مدعی به

معنی کلمه مدعی به در فرهنگ عمید

خواسته، آنچه مورد ادعا است.

معنی کلمه مدعی به در فرهنگ فارسی

(اسم ) آنچه مورد ادعاست خواسته .

جملاتی از کاربرد کلمه مدعی به

ور مدعی به خصمیت آشفته تیغ آخت تو کار خصم را به دم ذوالفقار نه
و در جمله این دو گروه که مدعی به اسلام‌اند موافق‌اند اندر نفی تخصیص انبیا و هر که مر نفی تخصیص انبیا را اعتقاد کند کافر شود. پس انبیا صلوات اللّه علیهم اجمعین داعیان و ائمه‌اند و اولیا متابعان ایشان به احسان، و محال باشد که مأموم از امام فاضل‌تر بود.
سرم ز سرزنش مدعی به خاک فروشد چنین بود که نصیحت ز دوستان نشنیدم
عاشق و معشوق بی آمیزش هم ناقصند شاهد این مدعی به از کمان و تیر نیست
با مدعی به صلح بدل گشت جنگ تو ما را نوید باد ز زخم خدنگ تو
رادی از طبع او قوی گردد همچو دعوی مدعی به گوا
رستم ز مدعی به قبول غلط، ولی در تابم از شکنجهٔ طبع سلیم خویش
فروردین سال ۱۳۹۲ دادستان تهران از بازگشایی مجدد پرونده طی دو سال گذشته و محکومیت ۳۳ ماهه و جزای نقدی برای مدعی انرژی درمانی با پرونده ۱۰ ساله خبر داد. وی افزود که طی ده سال گذشته پس از چهار بار برگزاری دادگاه، پرونده مدعی به تجدید نظر کشیده و شخص تبرئه شده بود. وی همچنین اعلام کرد که با در نظر گرفتن ضرورت حضور نمایندگان دادستانی در محاکمات و با توجه به اینکه نمایندگان دادستانی در جلسات محاکمه این فرد حضور نداشتند دادستانی به حکم پیشین اعتراض کرده و پرونده طی یک تا دو سال اخیر مجدد بررسی شده و محاکمه مجدد برگزار، و متهم محکوم شناخته شد.
پنهان ز مدعی به کناری گرفته‌ایم آن زلف بی‌قرار و قراری گرفته‌ایم
می کرد مدعی به من اظهار دوستی امشب ستاره پنبه ی داغ پلنگ بود
هر مدعی به دعوی عشقت نه صادق است دارم ز رنگ زرد بهر تو محضرا!