نازک مزاجی

معنی کلمه نازک مزاجی در لغت نامه دهخدا

نازک مزاجی. [ زُ م ِ ] ( حامص مرکب ) ملایم طبعی. نرم خوئی. || رقت قلب. زودرنجی. حساسیت :
اگر دانستمی نازک مزاجیهای طبعش را
درون سینه پای آه را زنجیر می کردم.؟ ( از آنندراج ).بس که از نازک مزاجی بی دماغم کرده اند
می برد از خویش موج چین پیشانی مرا.جودت هندی.

معنی کلمه نازک مزاجی در فرهنگ فارسی

۱ - ملایم طبعی نرم خویی . ۲ - حساسیت زودرنجی .

جملاتی از کاربرد کلمه نازک مزاجی

ز بس لطافت و نازک مزاجی از نم ابر هوا سرشته در اجزای شاهد بستان
به این نازک مزاجی حیرتم آسوده می‌دارد و گرنه جنبش مژگان به چشمم نشتری‌ کردی