یفرح

معنی کلمه یفرح در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَفْرَحُ: خوشحالی می کند-شادمانی می کند
ریشه کلمه:
فرح (۲۲ بار)
شادی. شادی توأم با تکبر در اقرب الموارد گوید: سرور و حبور در شادی ممدوح بکار می‏رود ولی فرح در شادی مذموم که موجب تکبر است سرور و حبور از تفکر ناشی است و فرح از قوه شهوت. فیومی در مصباح گفته: در معنی تکبّر و خرسندی و شادی به کار می‏رود. طبرسی رحمه‏اللَّه در مجمع ذیل . فرموده فرح به معنی تکبر است و شعر ذیل را شاهد می‏آورد . وَلَسْتُ بِمِفْراحٍ اِذَ الدَّهْرُ سُرَّنی وَ لاجازِعٍ مِنْ صَرْفِهِ الْمُتَقَلِّبُ‏ چون روزگارم شادم کند متکبر نمی‏شوم، از برگشت آن نیز جزع و ناله ندارم. راغب و زمخشری نیز آن را نقل کرده‏اند. در قرآن مجید بیشتر در شادی‏های مذموم آمده که منبعث از نیروی شهوانی و لذات و توأم با خودپسندی است مثل . باز گذاشتگان بر ماندنشان برخلاف رسول خدا (و اینکه با او به جهاد نرفتند) شادمان شدند . و در بعضی از آیات در شادی ممدوح به کار رفته مثل . آن روز مؤمنان در اثر یاری خدا مسرور می‏شوند. . فرح: (بر وزن کتف)شادمان متکبر . می‏گوید بدی‏ها از من رفت او متکبر و فخرکننده است. در اینجا فرح به معنی متکبر است که این آیه نظیر . است. . قومش به قارون گفتند: از کثرت مال شادمان متکبر نباش که خدا متکبران را دوست ندارد.

جملاتی از کاربرد کلمه یفرح

تا روزی پادشاه شکارهای عجب کرده بود و سخت شادمان و خندان بود. پادشاه ازل و ابد را شکار عزیز، دل عاشقان است که: «ان الله یفرح بتوبة عبده المؤمن». زهی تقاضای رحمت که بندگان را بگریزاند به غیرت و بیگانه کند و باز شکار کند به رحمت.