[ویکی الکتاب] معنی یُعْرَفُ: شناخته می شود ریشه کلمه: عرف (۶۹ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه یعرف
پس چو یعرف گفت چون جای دگر گفت لایعرفهم غیری فذر
فثنّی فی البیت الاول و وحّد فی البیت الثانی. کُلَّ کَفَّارٍ مبالغ فی کفره عَنِیدٍ معاند یعرف الحق فیجحده و العناد اقبح الکفر.
پیر طریقت را از حقیقت تصوف پرسیدند، گفت: ما هو الّا بذل الروح فلا تشتغل بترّهات المدّعین. و قال الجریری: لم یکلف اللَّه العباد معرفته علی قدره و انّما کلّفهم علی مقدارهم. فقال «وَ لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» و لو کلّفهم علی قدره لجهلوه و ما عرفوه لانّه لا یعرف قدره سواه و لا یعرفه علی الحقیقة غیره اللَّه جلّ جلاله. خلق را بمعرفت خویش بر قدر طاعت و اندازه استطاعت ایشان تکلیف کرد نه بر قدر جلال و عزت خویش، هر کسی بر قدر خویش او را تواند شناخت، و چنان که اوست خود داند و خود را خود شناسد، قال اللَّه تعالی: «وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً الرَّحْمنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً»
«ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ» قال الواسطی: لا یعرف حق قدره الخلق الّا الحقّ.