یحکم

معنی کلمه یحکم در لغت نامه دهخدا

یحکم. [ ی َ ک َ ] ( اِ ) خانه تابستانی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اما کلمه مصحف بجکم است. ( یادداشت لغت نامه ). رجوع به بجکم شود.
یحکم. [ ی َ ک َ ] ( اِخ ) نام ترکستان است. ( آنندراج ). شاید به این معنی هم مصحف بجکم باشد.

معنی کلمه یحکم در فرهنگ فارسی

خانه تابستانی اما کلمه مصحف بجکم است

معنی کلمه یحکم در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَحْکُمَ: که حکم کند (حکم:فرمان محکم ونافذ واستوار)
معنی یُحْکِمُ: استوار می سازد - محکم می کند
معنی یَحْکُمُ: حکم می کند(حکم:فرمان محکم ونافذ واستوار)
معنی لَّمْ یَحْکُم: حکم نکرده و نمی کند
ریشه کلمه:
حکم (۲۱۰ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه یحکم

«قل رب احکم بالحق» قرأ حفص عن عاصم، قالَ رَبِّ احْکُمْ بالالف علی الاخبار عن الرسول (ص) بانّه دعا الی اللَّه تعالی ان یحکم بینه و بین قومه بالحقّ.
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ای یحکم بین الانبیاء و اممهم فیما اختلفوا. و قیل: یقضی بین المؤمنین و المشرکین فیظهر المحق من المبطل، و قیل یَفْصِلُ ای یفرق بین المؤمنین و الکافرین بالمنازل فالمؤمنون فی الجنّة و الکافرین فی النّار.
ایشان را بی خدمت بر خواند، و این را با خدمت براند، این بود خواست او، و چنین آمد حکم او، نه برخواست او اعتراض! نه از حکم او اعراض، یفعل اللَّه ما یشاء و یحکم ما یرید.
وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ ای له الامر و المشیّة فیخلق ما یشاء و یحکم ما یرید.
و معلوم قطعا انّه لا یخزی لکنّه دعا اللَّه بهذه الادعیة اظهارا للعبودیّة و لیقتدی به غیره. قال اهل التوحید ان ابراهیم حکم بهذه الاشیاء حتی اذا انتهی الی المغفرة لم یحکم علیها فقال وَ الَّذِی أَطْمَعُ لیعلم ان العبد لیس له ان یحکم لنفسه بالامان و یکون بین الخوف و الرجاء.