یبلغ

معنی کلمه یبلغ در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَبْلُغَ: که برسد (عبارت "حَتَّیٰ یَبْلُغَ ﭐلْکِتَابُ أَجَلَهُ" یعنی : تااینکه عِدّه وفات به سر رسد)
معنی یَبْلُغَنَّ: که به طور کامل برسد ( در عبارت "إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ ﭐلْکِبَرَ" کلمه إمّا مرکب است از ان شرطیه و مای زائده ، و اگر این ما ، زائده نبود جائز نبود که نون تاکید ثقیله در آخر فعل شرط که یبلغ باشد ، در آید ، اثر ماء زائده این است که چنین کاری را تجو...
ریشه کلمه:
بلغ (۷۷ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه یبلغ

قوله: إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ ای منفّذ امره و ممض فی خلقه قضاه. قرأ حفص عن عاصم: بالِغُ أَمْرِهِ بالاضافة، ای یبلغ ما یرید. قال مسروق: فی هذه الآیة انّ اللَّه بالغ امره توکّل العبد علیه او لم یتوکّل، غیر انّ المتوکّل علیه یکفّر عنه سیّئاته و یعظم له اجرا. قوله: قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدْراً ای جعل لکلّ شی‌ء من الشّدّة و الرّخاء اجلا و میقاتا ینتهی الیه لا یتأخّر عنه و لا یتقدّم علیه. هذا کقوله: «لِکُلِّ أَجَلٍ کِتابٌ» و فی دعاء عیسی بن مریم: «یا من لم یعجّل شیئا اناه و قدره»
قال الخراز: مقامات اهل المعرفة: التحیر عن الافتقار ثم السرور ثم الفنا مع الانتباه ثم البقاء مع الانتظار ولا یبلغ المخلوقین ما فوق هذل. و هم وی گفت: ان اللّه جعل الحکمة دلیلاً علیه لیؤلف، و جعل العلم طریقاً الیه لیعلم.
رب العالمین درین آیت مصطفی را فرمود تا مشرکان عرب را خبر دهد در روز حج اکبر که خدای از ایشان بیزار است و رسول وی، و این آن بود که علی ع را بفرستاد بموسم سنة تسع، تا از اول سوره برائة ده آیت و بقولی هشده و بقولی چهل و بقولی همه سوره بر ایشان خواند، و مصطفی ص گفت: «لا یبلغ عنّی الّا رجل منی»
و قیل: رَفِیعُ الدَّرَجاتِ ای هو جل جلاله عالی الصفات جلیل القدر لا یبلغ کنهه و لا یعرف قدره و لا یدرک حدّه قدر خویش برداشت و صفت خویش در حجب عزت نگه داشت تا هیچ عزیز بعزّ او نرسد، هیچ فهم حدّ او در نیابد، هیچ دانا قدر او بنداند، صفت کس در برابر صفت او نیاید، دانش او کس نداند، توان او کس نتواند، بقدر او کس نرسد.