کار مزدی

کار مزدی

معنی کلمه کار مزدی در لغت نامه دهخدا

کارمزدی. [ م ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به کارمزد مقابل روزمزدی. کسی که کارمزد گیرد.

معنی کلمه کار مزدی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به کار مزد کسی که کار مزد گیرد مقابل روز مزدی

معنی کلمه کار مزدی در دانشنامه عمومی

کارِ مزدی رابطهٔ اقتصادی–اجتماعی بین یک کارگر و یک کارفرما است که در آن کارگر کار خود را تحت یک قرارداد کاری رسمی یا غیررسمی می فروشد. این معاملات معمولاً در بازار کار صورت می گیرند و دستمزدها بر اساس بازار تعیین می شوند. در برابر مزد پرداخت شده، به جز در موارد خاص، محصول نهایی به مالکیت کارفرما در می آید.

جملاتی از کاربرد کلمه کار مزدی

معرفی کار مزدی در بریتانیای قرن ۱۸ در ابتدا با مقاومت مواجه شد که به ظهور اصول سندیکالیسم انجامید. برخی از سازمان‌های کارگری و فعالان کارگری از خودمدیریتی کارگران و تعاونی کارگری به عنوان آلترناتیوی برای کار مزدی سخن گفته‌اند.
برده‌داری مزدی اصطلاحی است که از آن، با تأکید بر شباهت بین خریدن و اجاره کردن یک انسان، برای تشبیه کار مزدی به برده‌داری استفاده می‌شود. این اصطلاح معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که زندگی فرد به دستمزد یا حقوق بستگی کامل و ضروری دارد.