پرشرم

معنی کلمه پرشرم در لغت نامه دهخدا

پرشرم. [ پ ُ ش َ ] ( ص مرکب ) پرآزرم. بسیارحیا :
بیاورد آزادتن دایه ای
یکی پاک و پرشرم و پرمایه ای.؟دیدم همه طپان و بی آرام و شوخ چشم
او باز آرمیده و پرشرم و کش خرام.سوزنی.

معنی کلمه پرشرم در فرهنگ عمید

پرآزرم، باحیا.

معنی کلمه پرشرم در فرهنگ فارسی

( صفت ) پر آزرم پر حیا .

جملاتی از کاربرد کلمه پرشرم

آن شیشه دلی کو دی بگریخت چو نامردان امروز همی‌آید پرشرم و پشیمانی
زشکر خنده برق آسمان شد یک لب خندان ز ابرتر هوا یک روی پرشرم و حیا آمد
بت نازنین چهره پرشرم داشت بسر کبر و در دیده آزرم داشت
همیشه تن و جانت پرشرم باد دلت شاد و پشتت به ما گرم باد
بیاورد آزاده‌تن دایه را یکی پاک پرشرم و بامایه را