هم مانند

معنی کلمه هم مانند در لغت نامه دهخدا

هم مانند. [ هََ ن َن ْ ] ( ص مرکب )همانند. ماننده به یکدیگر : دانش جستن برتری جستن باشد بر همسران و هم مانندان. ( قابوسنامه ).

معنی کلمه هم مانند در فرهنگ عمید

= همانند

معنی کلمه هم مانند در فرهنگ فارسی

( صفت ) همانند نظیر شبیه : و دانش جستن برتری جستن باشد بر همسران خویش و هم مانندان .

جملاتی از کاربرد کلمه هم مانند

این عنوان هم مانند عناوین دیگر در این زمینه، از تکنیک ضربه زدن‌های متوالی بر روی دکمه برای پیشبرد بازی استفاده می‌کند (البته با چند استثناء خاص)
در ایل بولی هم مانند سایر ایلات پشت کوه در سلسه مراتب قدرت نظام ایلی در راس هرم قدرت توشمال و به دنبال آن کدخدا و ریش سفید و روسای خانوار بودند.
ز وصلش جمله اشیا هست گردان تو هم مانند ایشانی یقین دان
تخم آبی و س ی ب هم مانند باغبانان چو روز میدانند
«اگر نساء به مثل رجال تربیت شوند مثل مردان می‌شوند. بلکه احساسات زن‌ها بیشتر است رقّت قلب زن‌ها بیشتر از مردهاست. لکن تا به حال چون زن‌ها تربیت نشده‌اند لذا عقب مانده‌اند باید زن‌ها هم مانند مردها تربیت شوند البته به درجهٔ مردها می‌رسند علی‌الخصوص در هیئت اجتماعیه عضو عامل‌اند لهذا خدا راضی نیست که این عضو مهم در نهایت کمال نباشد و عدل نیز چنین اقتضا می‌نماید که زنان و مردان مساوی باشند. تربیت واحد بشوند و وظیفه‌شان را به‌تمامه اجرا دارند.»
عالم بود چو جامی باده در او تجلی این جام و باده با هم مانند جسم و جان است
اما کیتونِ دههٔ بیست دیگر هیچ‌گاه تکرار نشد. باستر در چندین فیلم بلند ناطق حضور یافت. اما به‌هیچ‌وجه نتوانست موفقیت‌های گذشته را تکرار کند. شاید حضور کوتاه و چند دقیقه‌ای او در سانست بلوار گواهی بر زندگی واقعی‌اش در دههٔ ۱۹۲۰ باشد. سال‌های آخر عمر کیتون در تنهایی و عزلت سپری شد؛ روزهایی که زندگی او هم مانند صورتش سنگی بود.
وَ خَلَقْنا لَهُمْ و بیافریدیم ایشان را، مِنْ مِثْلِهِ از هم مانند کشتی نوح، ما یَرْکَبُونَ (۴۲) آنچه می‌برنشینند بران.
حقیقت مرگ هم مانند خوابست چو برقی عمر تو اندر شتابست
بود کوهی سرخ هم مانند خون جمله گفتند آوری زینجا برون
این الگوریتم هم مانند الگوریتم‌های دیگر به صورت غیر بازگشتی هم نوشته می‌شود.
بنای اصلی سبک بالتیمور کلاب، ساختار ضربی ۸/۴ است و تندای موسیقایی حدود ۱۳۰ ضرب در دقیقه دارد. در این سبک از وکال‌های قطعه قطعهٔ تکراری و پشت سر هم مانند سبک ترپ استفاده می‌شود، این صداها اغلب از برنامه‌های تلویزیونی مانند سنفورد اند سان و باب‌اسفنجی شلوارمکعبی برگزیده می‌شد، گرچه حتی می‌توانست شامل صدای فریاد و آواهای ساده باشد.
گفتم مگر تو کوری گفتا مگر تو هم مانند بنده کوری است سست اعتقاد
مرا هم خداوندی است بزرگتر از تو و هم مانند تو و آن خداوند خواجه بزرگ است.
انقلابِ ۱۳۵۷ هم مانند مسائل دیگر اجتماعی ملازم نوشته‌هایی بود که گاه از ادبیات ماندگار فارسی شدند. سه نمونه معروف که به زبان‌های دیگر ترجمه شده نمایشنامه‌های خاطرات هنرپیشه نقش دوم کارِ بهرام بیضایی و آهسته با گل سرخِ اکبر رادی و رمان رازهای سرزمین من از رضا براهنی است که به وجوهی از انقلاب ۱۳۵۷ می‌پردازند. از این هر سه نامدارتر شعر «به نام شما» از هوشنگ ابتهاج است که با آواز محمدرضا شجریان در قطعه بشارت از آلبوم سپیده (چاووش ۶) ماندگار شد.
در لیگ آزادگان این تیم سه فصل متوالی به رتبه‌های دهم، یازدهم و یازدهم قرار گرفت. اما فصل بعدی اوضاع عوض شد این تیم به عنوان سومین تیم به لیگ دسته دو سقوط کرد. متأسفانه این تیم هم مانند برخی از تیم‌ها مسیر بی‌بازگشت را طی کرد و تنها دو فصل در لیگ دو دوام آورد. در لیگ سه نیز رتبه خوبی پیدا نکرد و فصل بعد از لیگ کنار گذاشته شد تا برای همیشه نابود شود و یک ورزشگاه و دو جام قهرمانی لیگ‌های دو و سه از آن باقی بماند.
حسن هم مانند عشق افتادگی میزیبدش لشکر زلف بتان تا نشکند منصور نیست