معنی کلمه نازک تنی در لغت نامه دهخدا نازک تنی. [ زُ ت َ ] ( حامص مرکب ) ظرافت. نازپروردگی. شادابی : بدان نازک تنی و آبداری چو مرغی بود در چابک سواری.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه نازک تنی رخی چون برگ گل بسیار نازک تنی همچون دل بیمار نازک گل اندامی که گلگون می دواند بدان نازک تنی چون می دواند