معنی کلمه ناخن برا در لغت نامه دهخدا
بتاب یکسر ناخن قواره مه را
دو شاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب.خاقانی.چون آینه دو چشم و چو ناخن برا دو گوش
در رنگ عید شانه زده دنب احمرش.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 225 ).کرده ناخن برای انگشتش
سیب مه را دو نیم در مشتش.نظامی.