معنی کلمه یقبض در دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
قبض (۹ بار)
گرفتن. راغب گوید: قبض گرفتن شیء است با تمام دست.«قَبْضُ الْیَدِ عَلَی الشَّیْء» جمع کردن و گره کردن دست است بعد از اخذ شیء، «قَبضُ الیَدِ عَنِ الشَّیءِ» جمع کردن دست است پیش ا ز اخذ، و آن به معنی امساک از اخذ شیء است. . سپس آن را به آسانی به طرف خویش گرفتیم. . خداوند تنگ میکند و بسط میدهد و به سوی او برگشته میشوید. قبض در آیه به معنی امساک است که در اول گفته شد. . مراد از قبض جناح چنانکه گفتهاند جمع کردن آن است و مجموع صف جناح و قبض آن، عبارت اخرای پرواز است زیرا پرواز ان است که پرنده بال خود را مرتبا بگشاید و جمع کند یعنی آیا نگاه نکردند به پرندگان بالا سرشان که پرواز میکنند. * . «قَبْضَة» مصدر است به معنی مقبوض و مقبوض چیزی است که در دست گرفته شود و آن کنایه از تسلط تام بر شیء است از مقبوض بودن زمین و مطوی بودن سموات بدست میآید که مراد از آن دو قطع شدن اسباب و وسائل مادی و ظهور حکومت مطلقه و تدبیر منحصر خداست یعنی: زمین همهاش روز قیامت در قبضه و در تسلط خداست و آسمانها به قدرت او به هم پیچیدهاند قید«یَوْمَ الْقَیمَةِ» ظاهرا برای آن است که ظهور تسلط مطلقه خدا در آن روز است و در دنیا آن ظهور را ندارد. . «قَبْضَة» به معنی مقبوض است یعنی: دانستم آنچه را که مردم ندانستند مشتی از اثر رسول را برگرفتم سپس آن را انداختم. رجوع شود به «اثر».