یرون

معنی کلمه یرون در لغت نامه دهخدا

یرون. [ ی َ ] ( ع اِ ) مغز کله پیل. ( ناظم الاطباء ). دماغ پیل و گویند آن سم است. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). دماغ فیل و آن سم است و بعضی گویند بر هر سمی اطلاق شود. ( از تاج العروس ). || خوی ستور. ( منتهی الارب ). خوی و عرق ستور بارکش. ( ناظم الاطباء ). || آب گشن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

معنی کلمه یرون در فرهنگ فارسی

مغز کله پیل دماغ پیل و گویند آن سم است

معنی کلمه یرون در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَرَوْنَ: می بینند
معنی لَا یَرَوْنَ: نمی بینند
ریشه کلمه:
رئی (۳۲۸ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه یرون

تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلامٌ مفسران اینجا دو قول گفته‌اند: یکی آنست که «یلقونه» این‌ها با اللَّه شود، یعنی تحیّة المؤمنین یوم یرون اللَّه «سلام» ای یسلم اللَّه علیهم. میگوید: نواخت مؤمنان آن روز که اللَّه را بینند یعنی روز قیامت سلام است و ورد قال النبی (ص): «یتجلّی اللَّه عزّ و جلّ یوم القیمة فیقول للمؤمنین: سلام علیکم».
ز دل بتنگ چنانم که خواهمش آرم ز چاکسینه یرون و هزار پاره کنم
وَ إِذْ یُرِیکُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَیْتُمْ فِی أَعْیُنِکُمْ قَلِیلًا، این باز در معسکر بوده در ابتداء قتال نه در خواب، آن ساعت که هر دو گروه بر هم رسیدند. خدای تعالی کافران را بچشم مؤمنان اندک نمود تا بجنگ دلیر گشتند و قوی دل شدند و بنترسیدند، و اما آنجا که گفت: در صدر سورة آل عمران یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ، یعنی: یرون المؤمنین انفسهم مثلی الکافرین. عبد اللَّه مسعود گفت: فرایاری از یاران مصطفی ص که گفت بگو این گروه دشمن هفتاد باشند. جواب داد که مگر صد باشند.
گره زد دامن معشوق و عاشق نموده با درون ب یرون موافق