( یدیة ) یدیة. [ ی َ دی ی َ ] ( ع ص ) زنی اوستادکار. ( از منتهی الارب ). زن چربدست. ( مهذب الاسماء ). زن زیرک و ماهر و استادکار. ( از ناظم الاطباء ). یدیاء. یدیة. [ ی ُ دَی ْ ی َ ] ( ع اِ مصغر ) تصغیر ید. مصغر ید. ( یادداشت مؤلف ). دست کوچک و خرد. ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به ذوالیدیة شود.
معنی کلمه یدیه در فرهنگ فارسی
تصغیر ید مصغر ید
معنی کلمه یدیه در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی یَدَیْهِ: دو دستش (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است . برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود . چون آن مع... معنی بَیْنَ یَدَیْهِ: پیش از خود (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است . برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود . چون آن... معنی مُعَقِّبَاتٌ: مأموران (در اصل به معنی بازدارنده ها و عقب اندازنده ها ست ولی اصطلاحی است برای مأمورانی که از طرف حاکمی مسئول اجرای حکم حاکمند و از هرچه که در حکم حاکم اخلال کند جلوگیری می کنند و منظور از "ما بین یدیه و من خلفه" در عبارت "لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْ... معنی مُهَیْمِنُ: فائق و مسلط بر شخصی و یا چیزی (هیمنه چیزی بر چیز دیگر این است که آن شیء مهیمن بر آن شیء دیگر تسلط داشته باشد ، البته هر تسلطی را هیمنه نمیگویند ، بلکه هیمنه، تسلط در حفظ و مراقبت چیزی و تسلط در انواع تصرف در آن است به عبارت دیگر علاوه بر حفظ و مراقب... معنی بَیْنَ یَدَیْ: پیشاپیش - پیش از(در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بین یدیه "بین دو دست استعاره از پیش رو ، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند مع... معنی بَیْنَ یَدَیِ: جلوتر از (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بین یدیه "بین دو دست استعاره از پیش رو ، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست... ریشه کلمه: ه (۳۵۷۶ بار)یدی (۱۲۰ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه یدیه
وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ. قال ابن عباس یخطر علی قلبه لحم الطیر فیصیر بین یدیه علی ما اشتهی و یقال انه یقع علی صحفة الرجل فیاکل منه ما یشتهی ثم یطیر فیذهب.