یخشی

معنی کلمه یخشی در لغت نامه دهخدا

یخشی. [ ی َ ] ( ترکی ، ص ) خوب و نیک و مبارک و بهتر. ( آنندراج ) ( غیاث ). در لهجه امروزی آذربایجان با الف بعد از یاء به صورت «یاخشی » و اغلب با تبدیل شین به «چ » به صورت «یاخچی » تلفظ کنند.

معنی کلمه یخشی در فرهنگ فارسی

خوب و نیک و مبارک و بهتر

جملاتی از کاربرد کلمه یخشی

قومی گفتند: خشیة درین موضع بمعنی علم نیکوست کقوله تعالی: فَخَشِینا أَنْ یُرْهِقَهُما ای علمنا، و کقوله: أَنْ یَخافا أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ ای علماه. اگر تفسیر خشیت خوف کنی معنی آنست که از خدای عز و جل دانایان ترسند و اگر علم گویی معنی آنست که دانایان دانند که اللَّه کیست. و در شواذّ خوانده‌اند: انما یخشی اللَّه برفع العلماء بنصب و له مخرج صحیح و هو کما یقول الناس: لا اعلم قومک و قبیلتک انما اعلم قومی و قبیلتی، برین قراءت معنی آنست که اللَّه دانایان را دانا داند و ایشان را دانا شمرد، این چنانست که کسی گوید کسی را: ترا بدانا دارم من ایشان را بدانا ندارم.
و گفت: عارفی خایف می‌باید، نه عارفی واصف. یعنی وصف می‌کند. خویش را به معرفت؛ اما عارف نبود که اگر عارف بودی، خایف بودی که انما یخشی الله من عباده العلماء.
سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشی‌ ای سیتّعظ بالقرآن من یخشی اللَّه سبحانه و یخشی عقوبته قیل: نزلت فی عثمان بن عفّان. و قیل: قوله: إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْری‌ «ان» شرط و جوابه قوله: «سیذّکّر» الا انّه ارتفع لاجل السّین الّتی فیه و هی تنوب مناب الفاء و معناه: «ان» تنفع «الذّکری» یذّکّر من یخشی.
و هرکه به خدای تعالی عارف تر بود ترسان تر بود. و رسول (ص) از این گفت، «عارف ترین شمایم و ترسان ترین». و از این گفت، «انما یخشی الله من عباده العلماء». و هرکه جاهل تر بود ایمن تر بود. و به داوود (ع) وحی آمد که یا داوود! از من چنان ترس که از شیر خشمگین ترسی.
بعضی مفسران در تأویل آیت گفته‌اند إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی ای لا یخشی گفتند استحیا بمعنی خشیت آید چنانک خشیت بمعنی استحیا. و ذلک فی قوله تعالی وَ تَخْشَی النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ و اشتقاق حیا از حیاة است، و حیا اول منزل عقل است نه بینی که کودک را اول که امارت عقل وی پدید آید حیا بود، پس اول منزل عقل حیاست و آخر منزل عقل ایمان و مصطفی ع گفت: «لا ایمان لمن لا حیاء له»