یجوز

معنی کلمه یجوز در لغت نامه دهخدا

یجوز. [ ی َ ] ( ع فعل ) جایز است. رواست.
- لایجوز ؛ جایز نیست. روا نیست. ناروا. رجوع به لایجوز شود.

معنی کلمه یجوز در فرهنگ فارسی

جایز است روا است

جملاتی از کاربرد کلمه یجوز

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ فیه دلالة علی ان الاسم هو المسمّی لانه لا یجوز ان یکون المسبّح غیر اللَّه و المعنی اذکره باسمائه العلی و صفاته الحسنی و قیل نزّه اللَّه عما نسب الیه من السوء.
گشته مشعوف لایجوز و یجوز مانده عاجز به کار دین چو عجوز
گشته مشعوف لایجور و یجوز مانده عاجز به کار دین چو عجوز
«سبحانه و تعالی عما تقولون» بتاء مخاطبة حمزه و کسایی خوانند، علی مخاطبة القائلین، باقی «عَمَّا یَقُولُونَ» بیا خوانند، و وجهه ما ذکرناه فی قوله «کَما یَقُولُونَ» و یجوز ان یکون قوله: «سُبْحانَهُ وَ تَعالی‌ عَمَّا یَقُولُونَ» تنزیه اللَّه نزّه تعالی نفسه عن دعویهم فقال: «سُبْحانَهُ وَ تَعالی‌ عَمَّا یَقُولُونَ» ای هو منزّه عن الشّرکة فی الالهیّة و عمّا ادعوا من الباطل «عُلُوًّا کَبِیراً» و کان القیاس تعالیا لکن ردّه الی الاصل کقوله: «أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً».
فصارت منسوخة بهذه الایة و هذا القول غیر مرضی لان مودة النبی (ص) و کف الاذی عنه، و مودة اقاربه، و التقرب الی اللَّه بالطاعة و العمل الصالح من فرائض الدین، فلا یجوز نسخ شی‌ء منها و المعنی الصحیح فی الآیة ما ذکرناه من اقاویل السلف، و اللَّه اعلم.
رو به کتاب تعلم گرد علم فقه گرد تا سرافرازی شوی اندر یجوز و لایجوز