یثبت

معنی کلمه یثبت در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یُثْبِتُ: ثابت و پا بر جا می کند
معنی یُثَبِّتْ: استوار میسازد - ثابت می کند
معنی یُثَبِّتَ: تا ثابت قدم کند - تا استوار کند
معنی یُثَبِّتُ: ثابت قدم می کند - استوار می کند
ریشه کلمه:
ثبت (۱۸ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه یثبت

سدّی گفت: یمحو اللَّه ما یشاء یعنی القمر و یثبت یعنی الشمس بیانه فی قوله تعالی: «فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً». و گفته‌اند محو و اثبات فناء دنیاست و بقاء عقبی کقوله: «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ».
قوله تعالی: «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ» بدانک شاه راه دین حق سه چیزست: اسلام و سنّت و اخلاص. در اسلام خائف باش و در سنت راجی و در اخلاص محبّ، اسلام از خوف چاره نیست و سنّت بی رجا نیست و اخلاص جز مایه محبّ نیست، خائف را گویند می‌ترس، راجی را گویند همی‌جوی، محبّ را گویند همی‌سوز، تا هنگامی آید که خائف را خطاب این بود که لا تخف مترس که روز ترس بسر آمد، و راجی را گویند لا تحزن اندوه مدار که امیدت بر آمد و درخت شادی ببرآمد، و محبّ را گویند ابشر شاد باش که شب هجر بپایان رسید و صبح وصل برآمد، این هر یکی را در عالم روش خویش محو و اثباتست، از دل خائف ریا می‌سترد و یقین می‌نهد، بخل می‌سترد جود می‌نهد، شره می‌سترد قناعت می‌نهد، حسد می سترد شفقت می‌نهد، بدعت می‌سترد سنّت می‌نهد، بم می‌سترد امن می‌نهد. از دل راجی اختیار می‌سترد تسلیم می‌نهد، تفرقت می‌سترد جمع می‌نهد، سرگردانی بنده می‌سترد نور سبق می‌نهد. از دل محبّ رسوم انسانیّت می‌سترد شواهد حقیقت می‌نهد، یمحو النّعوت الانسانیّة و یثبت النّعوت الرّبّانیة، یمحو شواهد کم و یثبت شاهده، از شاهد بنده می‌کاهد و از شاهد خود می‌فزاید تا چنانک باوّل خود بود بآخر هم خود باشد.
کقوله: «وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ» و یثبت ما یشاء من القرون کقوله: «ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِینَ».
بعضی علماء دین تخصیص درین عموم آوردند و گفتند یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت الّا ستّا: الخلق و الخلق و الرزق و الاجل و السّعادة و الشقاوة و هو قول ابن عباس. و روی نافع عن ابن عمر قال قال رسول اللَّه (ص): یمحو اللَّه ما یشاء و یثبت الّا الشّقاء و السّعادة و الحیاة و الموت.
إِلَّا ما یُتْلی‌ عَلَیْکُمْ یعنی غیر ما نهی اللَّه عز و جل عن اکله مما حرم علیکم فی القرآن یقرأ علیکم، و ذلک فی قوله: حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ الی قوله وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ، و کذلک فی قوله تعالی و تقدس: وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ. می‌گوید: بهیمة الانعام شما را حلال است مگر آنچه در قرآن بر شما حرام کردند درین دو آیت که گفتیم. آن گاه گفت: غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ آن چنان که در حال احرام چیزی ازین صید که گفتیم حلال دارید که آن هم حلال نیست، محرم را حلال نیست که صید برکند، اما صید بحر رواست، و شرح این در آخر سورة بیاید بجای خویش. یقال: رجل حرام و حرم و محرم، و حلال و حل و محل مرد را و زن را حرام گویند. إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ ما یُرِیدُ یثبت و یبرم ما یرید، و یمنع و یحرم ما یرید.
و هو قول الحسن البصری: دنا ربنا فتدلی، و روی موقوفا علی انس بن مالک قال دنا الجبار رب العزة فتدلّی حتی کان منه قاب قوسین او ادنی. و هذا روایة ابی سلمة عن ابن عباس و قال الضحاک دنا محمد من ربه فتدلّی فاهوی للسجود فَکانَ منه قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی‌ و قیل دنی محمد من ساق العرش فتدلّی، ای جاوز الحجب و السرادقات لا یقلّه مکان و هو قائم باذن اللَّه عز و جل کالمتعلق بالشی‌ء لا یثبت فیه قدمه علی مکان و قیل دنوّ اللَّه من العبد علی نوعین احدهما: باجابة الدعوة و اعطاء المنیة و رفع المنزلة کقوله تعالی: فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ.
و قال داود بن ابی هند: قلت للشعبی شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن امّا کان ینزل علیه فی سائر السنة؟ قال بلی و لکن جبرئیل کان یعارض محمدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فی رمضان ما نزل اللَّه فیحکم اللَّه ما یشاء، و یثبت ما یشاء، و ینسی ما یشاء.