یبارک

معنی کلمه یبارک در لغت نامه دهخدا

یبارک. [ ] ( اِخ ) دهی است از بخش شهریار شهرستان طهران ، واقع در 7000 گزی باختر شهریار. دارای 838 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه یبارک در فرهنگ فارسی

ده جزئ بخش شهریار شهرستان تهران استان مرکز . در ۷ کیلومتری جنوب باختر شهریار و راه عمومی . جلگه معتدل
دهی است از بخش شهریار شهرستان طهران واقع در ۷٠٠٠ گزی باختر شهریار دارای ۸۳۸ تن سکنه

جملاتی از کاربرد کلمه یبارک

و ذلک فی قوله تعالی: إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ یا بس مردی باشد که بکفایت اللَّه و بروزی گماری وی واثق، سرّ این خبر بشناخته که مصطفی (ص) گفت: انّ روح القدس نفث فی روعی أنّه لن یموت عبد حتّی یستکمل رزقه، فاتّقوا اللَّه و اجملوا فی الطّلب، و لا یحملنّکم استبطاء الرّزق علی أن تطلبوا شیئا من فضل اللَّه بمعصیته، فانّه لا ینال ما عند اللَّه الّا بطاعته. الا و انّ لکلّ امرئ رزقا هو یأتیه لا محالة، فمن رضی به بورک له فیه فوسّعه، و من لم یرض به لم یبارک له فیه و لم یسعه. انّ الرّزق لیطلب الرّجل کما یطلبه اجله.
قومی پیش مصطفی آمدند گفتند یا رسول اللَّه طعام که میخوریم ما را کفایت نمی‌باشد و سیری نمیکند. رسول خدا گفت: سمّوا اللَّه عز و جل و اجتمعوا علیه یبارک لکم فیه.