گردانه

معنی کلمه گردانه در لغت نامه دهخدا

گردانه. [ گ ِ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 71هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 23هزاروپانصدگزی باختر راه شوسه مهاباد به سردشت. هوای آن کوهستانی و سردسیر و دارای 260 تن جمعیت است. آب آن از رودخانه بادین آباد تأمین میشود. محصول آن غلات ، توتون و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
گردانه. [ گ َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) حلقه آهنی است که بدان چیزها آویزند. || گِردانه ، نوعی گردون خردی است که طفلان رفتار از آن آموزند. ( آنندراج ).

معنی کلمه گردانه در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - حلقه ای آهنی که بدان چیز ها آویزند . ۲ - چرخ سنگین چدنی است که محکم به میل لنگ پیچ و مهره شده . عمل عمد. گردانه تنظیم ضربان نامرتب پیستونهاست . از محیط گردانه گاهی بعنوان باد بزن برای سرد گردن موتور استفاده کنند ولی امروزه از محیط آن که دندانه دار است بیشتر برای راه انداختن موتور بوسیله سلف استفاده میشود استفاد. دیگری که از صفح. گردانه میشود استعمال آن بعنوان یکی از صفحات کلاچ است .

جملاتی از کاربرد کلمه گردانه

هنگامی که که ایندی و هلنا گردانهٔ نیمه را از بایگانی کالج خارج می‌کنند، همدستان فوله (که اکنون تحت نام «دکتر اشمیت» برای ناسا کار می‌کند) با کمک سی‌آی‌ای به آن‌ها حمله می‌کنند. هلنا که مشخص می‌شوند قاچاقچی عتیقه است، با گردانه فرار می‌کند تا آن را در بازار سیاه به حراج بگذارد. ایندی به‌عنوان قاتل دو همکارش در کالج شناخته می‌شود و مجبور است در میان رژهٔ مردم برای فرود بر روی ماهِ آپولو ۱۱ که سپس تبدیل به اعتراضات ضد جنگ می‌شود، فرار کند. او جویای دوست قدیمی خود، صلاح می‌شود که اکنون رانندهٔ تاکسی در نیویورک است.
در وی که چو خرمنت بکوبند گردانه بکه خری گرانست
در سال ۱۹۴۴، ایندیانا جونز و باستان‌شناس دانشگاه آکسفورد، بازیل شاو، در حال جستجوی نیزهٔ لانگینوس از قلعه‌ای در کوه‌های آلپ فرانسه هستند اما این دو توسط نازی‌ها دستگیر می‌شوند. یورگن فوله، اخترفیزیک‌دان، به مافوق خود اطلاع می‌دهد که نیزه جعلی است اما نیمی از گردانهٔ ارشمیدس، نوعی سازوکار آنتیکیترا ساخته‌شده توسط ریاضی‌دان باستانی اهل سیراکوز، یعنی ارشمیدس را پیدا کرده‌است که شکاف‌های زمانی را آشکار می‌کند و امکان سفر در زمان را فراهم می‌سازند. ایندی وارد قطاری پر از آثار باستانی غارت‌شده می‌شود و بازیل را آزاد می‌کند. او قطعه‌ای از گردانه را به دست می‌آورد و قبل از اینکه متفقین ریل را خراب کند، از قطار به پایین می‌پرند.
ایندی، هلنا و تدی به یونان می‌آیند و فوله نیز آن‌ها را تعقیب می‌کند. و با کمک دوست قدیمی ایندی، آن‌ها به کشتی غرق‌شده در دریای اژه می‌رسند و لوح ترسیمی حاوی مسیرهایی به نیمه دیگر گردانه را بازیابی می‌کنند. فوله از راه می‌رسد و دوست ایندی را می‌کشد. گروه ایندی فرار می‌کنند و به سیسیل می‌روند که توسط فوله تعقیب می‌شوند.
نه از بهر برومندی است، راه برق می بیند مرا گردانه ای از بخت وارون سبز می گردد
برق از کشتی خورد گردانه یی در عهد او از خجالت خواهد آتش آب در فولاد شد!
زکشت عیش تو گردانه چین شود شاید که بیضه در شکم ماکیان شود شیرین
صلاح حدس می‌زند که هلنا احتمالاً گردانه را در طنجه به حراج می‌گذارد، سپس به ایندی کمک می‌کند از کشور فرار کند. در هتل طنجه، ایندی حراج خصوصی غیرقانونی هلنا را مختل می‌کند، اما فوله و سرسپردگانش می‌رسند و گردانه را می‌دزدند. ایندی، هلنا و همکار نوجوانش تدی کومار آن‌ها را با یک اتوریکشا در خیابان تعقیب می‌کنند. سی‌آی‌ای پس از اینکه دولت ایالات متحده درخواست فوله را به دلیل سرکشی رد کرد، وی را رهگیری می‌کند، اما پیروان فوله مأموران سی‌آی‌ای را می‌کشند و هلی‌کوپتر آنها را می‌دزدند.
سبک چون پنبه از سر وا کنی گردانه تن را چو مستان بی محابا بر سر مینا نهی پا را
در سال ۱۹۶۹، ایندی سالخورده در حال بازنشستگی از کالج هانتر نیویورک است. ماریون اخیراً او را ترک کرده و به‌دلیل افسردگی ایندی پس از مرگ پسرشان موت در جنگ ویتنام، درخواست جدایی بدون طلاق داده‌است. دخترخواندهٔ ایندی، باستان‌شناس هلنا شاو، به‌طور غیرمنتظره از او بازدید می‌کند و ادعا می‌کند که می‌خواهد در مورد گردانه تحقیق کند. ایندی هشدار می‌دهد که پدر فقیدش، بازیل، پیش از اینکه گردانه را به ایندی واگذار کند تا آن را از بین ببرد، وسواس زیادی به‌منظور مطالعه روی آن پیدا کرد. اما ایندی گردانه را نابود نکرد.