گالر. [ ل ِ ] ( اِخ ) گالریوس. قیصر روم متولد به ساردیک ( داسی ) داماد دیوکلسین. وی از سال 306 تا 311 م. سلطنت کرده است.
معنی کلمه گالر در فرهنگ فارسی
امپراطور روم ( و. داچیا ( داسی ) - جل. ۳٠۶ - ف . ۳۱۱ م . ) . وی در آغاز چوپانی و سپس مشغول سربازی و بر اثر ابراز شجاعت بفرماندهی لشکر نایل گشت . امپراتور دیوکلسین او را به پسر خواندگی و دامادی خویش پذیرفت ( ۲۹۲ م. ) در سال ۲۹۶ مامور جنگ با نرسی پادشاه ایران شد و در آغاز مغلوب گردید ولی در مرحله دوم غالب آمد و شاه را بمصالحه مجبور ساخت . در سال ۳٠۵ بهمدستی کنستانس بتهدید دیو کلسن و ماکسیمیان پرداخت و دولت را بچنگ آورد و درین اثنا کنستانس هم درگذشت و پسر او قسطنطین بظاهر شریک او گردید ولی این شرکت از نامی خشک و خالی تجاوز نمیکرد . پس گالریوس بنام اغسطس ( اگوستوس ) امپراتوری خود را اعلان کرد . درین اثنا ماکسانس نامی در ایتالیا اعلام سلطنت کرد گالریوس بسوی او لشکر کشید و کاری از پیش نبرد و مغلوب گشت و بقصبه ساردیکا ( داچیا ) پناه برد و بر اثر زخمی در گذشت . وی نسبت به مسیحیان عداوتی شدید داشت .
جملاتی از کاربرد کلمه گالر
چو نرسیس از گالر آمد ستوه بپیچید ازو روی و شد سوی کوه
دگر باره گالر سوی جنگ رفت پذیرفت او را جهان جوی تفت