کشته و مجروح

معنی کلمه کشته و مجروح در فرهنگستان زبان و ادب

{casualty} [حمل ونقل درون شهری، حمل ونقل دریایی، حمل ونقل ریلی] فرد یا افرادی که در تصادفات رانندگی مجروح یا کشته می شوند

جملاتی از کاربرد کلمه کشته و مجروح

در جریان زلزله‌ای به قدرت ۵٫۳ ریشتر که در آذر ۱۳۹۸ در آلبانی روی داد، بخش‌هایی از کمپ این سازمان تخریب و برخی از اعضای آن کشته و مجروح شدند.
دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا، اوفک، گفت، ایرج مسجدی یک ژنرال سپاه است که هدایت و حمایت از گروه‌هایی را به عهده دارد که باعث کشته و مجروح شدن نیروهای آمریکایی و ائتلاف در عراق شده‌اند.
۱۷ اکتبر ۲۰۲۳ و در بحبوحه جنگ اسرائیل و حماس، انفجاری در پارکینگ حیاط بیمارستان الاهلی عرب واقع در شهر غزه رخ داد که منجر به تعداد نامشخصی کشته و مجروح شد.
بمب‌گذاری عاشورای ۲۰۰۴ مجموعه بمب‌گذاریهایی در بغداد بود که به کشته و مجروح شدن صدها تن از شیعیان در روز عاشورا انجامید. این بمب‌گذاریها شدیدترین در دوران حضور آمریکا در عراق بود. القاعده عراق متهم به دست داشتن در این بمب‌گذاری بود
چون ز کُه در بیشه آوردندشان کشته و مجروح و اندر خون کشان