کاشانی

معنی کلمه کاشانی در لغت نامه دهخدا

کاشانی. ( اِخ ) ابوبکربن مسعودبن احمد کاشانی حنفی ملقب به ملک العلماء و علاءالدین و یا آنکه علاءالدین نام اصلی وی بوده و ابوبکر کنیه اش میباشد و به هر حال از اکابر فقهای عامه است و از علاءالدین محمدبن احمد سمرقندی تفقه نموده و اکثر مصنفات او را ازخودش خوانده و کتاب تحفة الفقهاء او را شرحی خوب نوشته است و آن شرح را که سه مجلد است بدایع الصنائع فی ترتیب الشرائع نام کرده و بعد از اتمام آن بنظر خود استاد معظم رسانده و مورد تحسین شده و دختر خود فاطمه را که نیز از فقهای نسوان بوده به عقد ازدواج وی درآورده است و بهمین جهت گفته اند: شرح تحفته و تزوج ابنته. و نیز از تألیفات ابوبکر است کتاب السلطان المبین فی اصول الدین و در سال 587 هَ. ق. در حلب وفات یافته و خود او و زوجه اش فاطمه هر دو در خارج حلب مدفون هستند. ( از ریحانة الادب جلد 337 و ص 100 ).
کاشانی. ( اِخ ) حاج سیدمصطفی ابن حاج سیدحسین کاشانی الاصل تهرانی المسکن از اکابر علمای اوائل قرن حاضر، چهاردهم هجرت ، که سالها در تهران حامل لوای ریاست علمیه و دارای مرجعیت عمومی بود و تمامی اوقات او درتأیید دین مبین و دادرسی مسلمین و اعمال وظائف امربمعروف و نهی از منکر و اعلای کلمه حق و انجام وظائف علمیه از مطالعه و تدریس وافاده و غیرها مصروف بوده است و در بدایت حال بعد از تحصیل مقدمات لازمه متداوله ، فقه و اصول و معقول و منقول و اخلاق و کلام و ریاضیات و رجال را در حوزه درس والد معظم خود تکمیل کرد و بعد از وفات او به اصفهان رفت و حوزه علمی آنجا را فراخور استفاده خود ندید پس عزیمت نجف اشرف کرد و در آن ارض اقدس یکی از مراجع علمیه گردید و حوزه درس او مرجع استفاده افاضل بوده است و علاوه بر مراتب علمیه در محاسن اخلاق هم طاق و دارای قریحه شعریّه بوده است و اشعار او فصاحت و محسنات بدیعیه را جامع است و دیوانی هم در مناقب و مراثی حضرات معصومین ( ع ) داشته و در هر یک از استصحاب و تجری و تفسیر مختصر قرآن و حاشیه ارشاد علامه و حاشیه شرایع و علامت ظن و قاعده لاضرر و منجزات مریض ، تألیفاتی داشته لکن اکثر آنها تلف شده است و در شب نوزدهم رمضان 1337 هَ. ق. در کاظمین وفات یافته و در جوار حضرت امام موسی ( ع ) مدفون گردید. ( از ریحانة الادب ج 3 ص 340 ).
کاشانی. ( اِخ ) سید ابوالقاسم بن سیداحمد کاشانی الاصل نجفی المسکن از افاضل علمای امامیه این اواخر بوده است و از تألیفات اوست : 1- کشف الاسرار الخفیه فی شرح الدرة النجفیه که منظومه فقه دره نجفیه سید بحرالعلوم را با کمال اتقان شرح کرده و دو مجلد از آن بر آمده که تا باب اغسال است. 2- کشف المهمات فی الالغاز و المعمیات بپارسی و در سال هزار و دویست و نود و هشت یا سیصد و هیجده هَ. ق. وفات یافت. ( از ریحانة الادب ج 2 ص 337 ).

معنی کلمه کاشانی در فرهنگ عمید

۱. از مردم کاشان، کاشی.
۲. تهیه شده در کاشان.
۳. مربوط به کاشان.

معنی کلمه کاشانی در فرهنگ فارسی

( حاج سید ) مصطفی بن ( حاج سید ) حسین کاشانی الاصل تهرانی المسکن از بزرگان علمای امامی ( ف. ۱۳۳۷ ه ق . ) وی سالها در تهران ریاست علمی و مرجعیت عمومی داشت . او بعد از تحصیل مقدمات متداول فقه و اصول و معقول و منقول و اخلاق و کلام و ریاضیات و رجال را در جوزه درس پدر خود تکمیل کرد و بعد از وفات او باصفهان رفت ولی حوزه علمی آنجا را فراخور استعداد خود ندید . پس عزیمت نجف کرد و در آنجا یکی از مراجع علمی گردید و حوزه دینی او مرجع استفاده افاضل بود . وی قریحه شعر نیز داشت و دیوانی هم در مناقب و مراثی معصومین دارد . او در استصحاب و تجزی و تفسیر مختصر قر آن و حاشیه ارشاد علامه و حاشیه شرایع و علامت ظن و قاعده لاضرر و منجزات مریض تالیفاتی داشته ولی اکثر آنها تلف شده ( ریحانه الادب )
( صفت ) منسوب به کاشان ۱ - اهل کاشان از مردم کاشان . ۲ - ساخت. کاشان : قالی کاشانی .
از اکابر فقهای عامه است

معنی کلمه کاشانی در دانشنامه آزاد فارسی

کاشانی (گویش)
از گویش های مرکزی گروه شمال شرقی، رایج در کاشان. در کاشانی گاهی هم به ندرت از مصوت غنه ای استفاده می شود. در کاشانی بین دو جنس دستوری تمایز وجود ندارد. پسوندهای جمع همان پسوندهای جمع فارسی است و پسوند نکره ساز i است. گویش کاشانی پسوند اشارة تکیه دار i هم دارد.
50010800

معنی کلمه کاشانی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کاشانی (ابهام زدایی). کاشانی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • آخوندملامحمد کاشانی، مدرّس و مروّج فلسفۀ ملاصدرا در اصفهان در قرن سیزدهم• باباافضل کاشانی، باباافضل، افضل الدین محمد بن حسین بن محمد خوزه مَرَقی کاشانی، حکیم بزرگ اسلام و ایران در نیمه دوم قرن ششم و آغاز قرن هفتم• رضا مدنی کاشانی، فرزند عالم بزرگ ملا عبدالرسول مدنی و نوه دختری آیت الله العظمی ملا حبیب الله شریف کاشانی• سید ابوالقاسم کاشانی، از علمای برجسته سیاستمدار، ضد استعمار و مجاهد ایران در قرن چهاردهم هجری• سید جلال مصطفوی کاشانی، از پزشکان متعهد قرن سیزدهم شمسی• سید مصطفی کاشانی، جزء مراجع تقلید عراق و رهبر مسلمانان عراق در جنگ با استعمار انگلیس• سیدمهدی یثربی کاشانی، از علمای معاصر و انقلابی• شیخ محمد غروی کاشانی، از علمای مجاهد ایران در قرن چهاردهم هجری• صباحی بیدگلی کاشانی، از شاعران ایرانی قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم• عبد الرزاق کاشانی، عارف ایرانی تازی نویس (م ۷۳۶ ه.) و از شاگردان و مریدان نورالدین عبدالصمد اصفهانی نطنزی
...
[ویکی شیعه] کاشانی (ابهام زدایی). کاشانی، ممکن است به یکی از این افراد اشاره داشته باشد:

جملاتی از کاربرد کلمه کاشانی

بروز بزم چندانی بدادی زر کاشانی بروز رزم چندانی بکشتی دشمن وارون
کتاب احیای فرهنگی در عهد آل بویه تألیف جوئل. ل. کرمز، از جمله آثاری است که با موضوع تاریخ تشیع، رونق فکری و فرهنگی مراکز حکومتی آل بویه، به‌ویژه بغداد را مورد بررسی قرار داده‌است. این اثر با ترجمه شیوا و روان محمدسعید حنایی کاشانی منتشر شده‌است.
شود باز آسمان یکسر پر از دیبای کاشانی همه دینارها گردد درمهای سپاهانی
درختان را ببین آنگه ببلخی داده کاشانی چمنها را ببین آنگه بچینی داده عماری
وحشی از طرز سخن بگذر که اینجا عام نیست طرز خاص نکته پردازان کاشانی هنوز
دولت برای اجرای برنامه تثبیت اقتصادی که به تأیید صندوق بین‌المللی پول رسیده بود، با انتصاب ابراهیم کاشانی به عنوان ریاست کل بانک مرکزی ایران موافقت خودرا اعلام و در تاریخ ۱۸ مرداد ماه ۱۳۳۹ هجری خورشیدی، بانک مرکزی رسماً شروع بکار کرد.