کار گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) بکار گماشتن. کار راندن. بیگاری : وز آن پس بخوردن گرفتند کار می و خوان و رامشگر و میگسار.
معنی کلمه کار گرفتن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) کار گرفتن کسی را . بکاری نصب کردن بکار گماشتن . بکار گماشتن
جملاتی از کاربرد کلمه کار گرفتن
بافتهای ترسیمی با استفاده از تراکم و تکرار خطوط در ترکیبهای متنوع و یا با استفاده از لکههای تیره_روشن و رنگی و یا با به کار گرفتن مواد و ابزارهای مختلف به وجود می آیند.
این بافتها به روشهای گوناگون تجربی و برای ایجاد تأثیرات بصری خالص به وجود می آیند، بدون اینکه هدف از ایجاد آنها نمایش شبیه سازانهٔ اشیا در طبیعت باشد. بخش قابل توجهی از تأثیرات بصری در آثار نقاشان انتزاعی، آثار حجمی و آثار گرافیک معاصر ناشی از به کار گرفتن بافتهای ترسیمی است که به روشهای گوناگونی توسط هنرمندان با استفاده از مواد مختلف ابداع میشوند.