چتر سلیمان. [ چ َ رِ س ُ ل َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) معروف و گویند رنگ پسین سیاه بود. ( آنندراج ). چتر منسوب به سلیمان. چتر مخصوص سلیمان : سایه فقر از سر ما خاکساران کم مباد زینت چتر سلیمان خرقه پشمینه بود.اسیر ( از آنندراج ). || کنایه از بلندی و ارتفاع بسیار : بکسب هوایش ز بال تذرو به چتر سلیمان رسیده است سرو.طغرا ( ازآنندراج ).
معنی کلمه چتر سلیمان در فرهنگ فارسی
چتر منسوب به سلیمان . چتر مخصوص سلیمان یا کنایه از بلندی و ارتفاع بسیار .
جملاتی از کاربرد کلمه چتر سلیمان
پرورده در حمایت خود، شمع طور را داغ دلم که چتر سلیمان آتش است
گوزدن ایراق که سلطان جنون شوکتدن هر دو گون باشیمه بیر چتر سلیمان اولموش
دیو و پری داشت تخت ظلم از آن بود سخت دیو رها کرد رخت چتر سلیمان رسید
اگر در سایهٔ مژگان مورت جا دهد فرصت به راحت واکش و آرایش چتر سلیمان کن
بر داغ ناامیدی ما رشک می برد پروانه ای که چتر سلیمان آتش است
اگر از بال پری بود سلیمان را چتر شهپر بلبل ما چتر سلیمان گل است
جگر سوخته را تیغ بود آب حیات سر سودازده را چتر سلیمان داغ است
سر نمیپیچند از فرمان مجنون وحش و طیر بر سر دیوانه مو چتر سلیمان بودهاست
وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید مور فروشد به گور چتر سلیمان رسید
بس که مرغان در هوای باغ پرور پر زدند باد گفتا، کاین مگر چتر سلیمان گشت باز؟