چار فرسنگ
معنی کلمه چار فرسنگ در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه چار فرسنگ
دو فرسنگ دستش کشیده دراز به پای خودش چار فرسنگ باز
از ایدر کنون چار فرسنگ راه چو رفتی پدید آید آرامگاه
زمین چار فرسنگ بالای اوی برین هم نشانست پهنای اوی