معنی کلمه چابک عنان در لغت نامه دهخدا
همایون سواری چو غرنده شیر
توانا و چابک عنان و دلیر.نظامی ( شرفنامه ).یکی حمله نیک را ساز داد
عنان را به چابک عنان بازداد.نظامی ( شرفنامه ).قویدست و چابک عنان دیدمت.نظامی. || مرکب تندرو و تیزگام :
گذشته است مکرر ز ماه گردون سیر
براق همت چابک عنان درویشی.صاحب ( از آنندراج ).