[ویکی فقه] پسر برادر، فرزند ذکور برادر هستند. پسر برادر، فرزند ذکور برادر و برادر اعم از نَسَبی و رضاعی است. در قرآن به صورت صریح دو بار از پسر برادر با تعبیر «بَنی اِخونِهِنَّ» و «اَبناءِ اِخوانِهِنَّ» یاد شده است. در برخی آیات نیز، هرچند از پسر برادر نامی برده نشده؛ ولی مخاطب آیه پسر برادر است؛ مانند «حُرِّمَت عَلَیکُم... و عَمّـتُکُم» و آیه «و لا عَلی اَنفُسِکُم اَن تَاکُلوا مِن... بُیوتِ عَمّـتِکُم» ؛ همچنین پسر برادر از جمله مصادیق پاره ای عناوین کلی مانند «اَقْربون» و «رجال» در آیه ۱۷ نساء و «اَرْحام» در آیات ۷۵ انفال و ۹ احزاب است. احکام فقهی الام؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه؛ شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام؛ فرهنگ فارسی؛ فقه الصادق علیه السّلام؛ کتاب الخلاف؛ کفایة الاحکام (کفایة الفقه)؛ لغت نامه؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المختصر النافع فی فقه الامامیه؛ مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ مفردات الفاظ القرآن؛ الموسوعة الفقهیه المیسره؛ الناصریات.
جملاتی از کاربرد کلمه پسر برادر
قوله تعالی: إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً الآیة... این آیت در شأن قیّمان مستحلّ فرو آمد، ایشان که مال یتیمان خورند بناحق و این آنست که قیّم بیش از آن مزد که وی را بود بمعروف. از مال یتیم بر گیرد. مقاتل حیان گفت: مردی بود از قبیله غطفان، او را مرثد بن زید میگفتند، پسر برادر وی یتیم بود، و مال آن یتیم در تحت ولایت و تصرّف وی بود. دست در نهاد و از آن مال یتیم آنچه خواست برگرفت و خورد و داشت. رب العالمین در شأن وی این آیت فرستاد.
او دختر مصطفیقلیخان قاجار و دخترعموی فتحعلیشاه شمرده میشد. پدر او یکی از برادران ناتنی آقامحمدخان قاجار بود. آقامحمدخان بدرالنسا را برای ازدواج با باباخان که بعدها با نام فتحعلیشاه تاجگذاری کرد برگزید. باباخان پسر برادر تنی آقامحمدخان یعنی حسینقلیخان جهانسوز بود و آقامحمدخان در نظر داشت از راه این ازدواج پیوند میان برادران تنی و ناتنی را مستحکمتر کند. هرچند بعدها در رقابت میان برادران، مصطفیقلیخان به مخالفت با آقامحمدخان برخاست و به دستور او کور شد.
بروکس که از یک خانوادهٔ سرشناس بود، پسر برادر جان اچ. اورتون، سناتور آمریکایی و پسر نوهٔ والتر همپدن اورتون بود. در هنگام مرگش، رئیس کمیتهٔ علوم و فضانوردی مجلس نمایندگان بود.
آرنولد در سال ۱۸۵۷ به سمت غرب به ویسکانسین رفت و برای مدت کوتاهی در الکورن، ویسکانسین با پسر برادر خود زندگی کرد. او در آنجا در هیئت وکلای ویسکانسین پذیرفته شد و به عنوان وکیل اولین پرونده خود را انجام داد. آرنولد در ژوئن ۱۸۵۷ به گالسویل، ویسکانسین سفر کرد و با دیگر فرزندان برادرش- دبلیو اِی جانسون و خانم جورج ای. اسمیت- ملاقات کرد. وی تصمیم گرفت در آنجا بمانند و یک دفتر حقوق راه بیندازد. آرنولد در سال ۱۸۶۱ به عنوان سرپرست مدارس انتخاب شد، اما در سال ۱۸۶۲ استعفا داد تا در ارتش اتحادیه ثبتنام کند.
وی پس از مرگ پدرش امپراتور یوان در ۱۸ سالگی به سلطنت رسید اما در ۴۴ سالگی به طور ناگهانی درگذشت و آی پسر برادر ناتنیاش به سلطنت رسید.
پارلمان در سال ۱۸۱۵ به راه افتاد. هواداران متعصب پادشاهی به پارلمان راه یافتند. نخستوزیر از کار با این تندروها ناتوان بود. در ۱۸۲۰ پادشاه در اندیشه اصلاحات افتاد. در این هنگام و با اصلاح قانون انتخابات گروهی از محافظهکاران نرمشپذیر به پارلمان راه یافتند. با این همه ترور شارل فردیناند دوک دو بری پسر برادر تندروی شاه (شارل دهم آینده) در فوریه ۱۸۲۰ سبب برکناری دوک الی دکاز نخستوزیر وقت و بیرقیب شدن تندروها گردید. پس از او کنت دو ویلل تندرو قدرت را در دست داشت. با این حال او سیاستهای ارتجاعی را در پایینترین سطح ممکن نگاه داشت.