پس زده
جملاتی از کاربرد کلمه پس زده
هر یک از مؤلفههای نیرو صفر باشند مؤلفهٔ متناظر تکانهٔ خطی پایسته خواهد بود؛ فارغ از این که دو مؤلفهٔ دیگر پایسته هستند یا نه. نیروی پیشرانه ی حاصل از موتور جت و پدیدهٔ پس زنی تفنگ نمونههایی از اثر قانون پایستگی تکانهٔ خطی میباشند. در هر دوی این مثالها، جزئی از سیستم، به بهای پرتاب جزء دیگر در یک جهت، در جهت مخالف پس زده میشود.
پیوند: بافتبرداری از ارگانهای پیوندی برای اطمینان از اینکه آنها پس زده نمیشوند یا اینکه عارضهای که عمل نیاز به پیوند را ضروری کرده، دوباره بروز نکردهاست، انجام میشود.
برکمن در سال ۱۹۰۷ سکان هدایت مادر زمین را به دست گرفت، در حالی که گلدمن برای جمعآوری کمکهای مالی برای ادامه کار، خود به تور کشوری میرفت. ویراستاری مجله، برای برکمن تجربهای احیاکننده بود. لیکن رابطهٔ او با گلدمن از هم پاشید و او با یک آنارشیست ۱۵ ساله به نام بکی ادلسون رابطه برقرار کرد. گلدمن با پس زده شدنش ناراحت بود، ولی این را نتیجهٔ دوران حبس برکمن میدانست. بعداً در همان سال، گلدمن به عنوان نمایندهٔ آمریکا در کنگره بینالمللی آنارشیست آمستردام حاضر شد. آنارشیستها و سندیکالیستهای سراسر جهان برای رفع تنش بین این دو ایدئولوژی جمع شدند، اما توافق قاطعی حاصل نشد. گلدمن به ایالات متحده بازگشت و صحبت با مخاطبان زیادی را ادامه داد.