پرگویی
معنی کلمه پرگویی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پرگویی
پیوسته پر آواز بودکاسهٔ خالی پرگویی ابله اثر طبع سقیم است
سبکسری که مدارش بود به پرگویی همیشه سر به ته تیغ چون قلم دارد
ز پرگویی دهان هرزه گویان باز می گردد خموشی سرمه کوه بلند آواز می گردد
تاب دردسر پرگویی کهسارم نیست جای مجنون سراپا رم ما، هامون است