پاندیا
جملاتی از کاربرد کلمه پاندیا
پنج برادر با نام خانوادگی رالی، به نامهای زانیس، با نام مستعار جان (۱۷۸۵–۱۸۵۹)، آگوستوس (۱۷۹۲–۱۸۷۸)، پاندیا با نام مستعار زئوس (۱۷۹۳–۱۸۶۵)، تومازیس (۱۷۹۹–۱۸۵۸)، و استراتیوس (۱۸۰۰–۱۸۸۴)، شرکت برادران رالی را تأسیس کردند. این شرکت احتمالاً موفقترین تجارت یونانی مقیم انگلستان در دورهٔ ویکتوریا بود.
این شراکت با مرگ پاندیا در سال ۱۸۶۵م. به هم خورد، اما فرزند یکی از برادران به نام استفان آگوستوس رالی (۱۹۰۲–۱۸۲۹م) بازار روسیه را به خانواده اسکارامانگا واگذار کرد و برادران رالی را دوباره در بازارهای تجاری بریتانیا، آمریکا و هند ساماندهی کرد. پس از مرگ او نیز، شرکت به برادرزادهاش سر لوکاس استراتیو رالی، بارونت اول (۱۸۴۶–۱۹۳۱م) رسید که این سنت سرمایهگذاری ماهرانه را دنبال کرد.
جان، تجارت ابریشم شرقی و غلات روسی را در ازای منسوجات بریتانیایی آغاز کرد و برادرانش را برای کمک به لندن فراخواند، و شرکتی تحت عنوان برادران رالی در لندن تأسیس کرد. یکی از برادران به نام استراتیوس، صادرات تولیدات نساجی از منچستر را اداره میکرد. برادر دیگر یعنی تومازیس مواد خام و غلات را از اودسا و قسطنطنیه تأمین میکرد. پاندیا تأمین مالی شرکت را از طریق بورس بالتیک در لندن مدیریت میکرد. و آگوستوس از شهر مارسی بر تجارت و حمل و نقل کالاها در دریای مدیترانه نظارت داشت.
کرالا برای اولین بار (به عنوان کرالاپوترا) در یک سنگنوشته سده سوم پیش از میلاد که از دوران امپراتور مائوریایی آشوکا بهجا مانده ذکر شدهاست. در قرون آخر قبل از میلاد این منطقه به خاطر ادویهجات (به ویژه فلفل) در بین یونانیها و رومیها معروف شد. در طول پنج سده اول پس از میلاد، این منطقه بخشی از تامیلاکام - قلمرو تامیلها - بود و بنابراین گاهی اوقات تا حدی توسط سلسلههای شرقی پاندیا و چولا و همچنین توسط چراها کنترل میشد.
اگرچه آنها در زمانهایی بیش از ۴۰۰۰۰ نفر را تحت استخدام داشتند، اما کنترل تمام امور در دست خانوادهٔ بزرگ آنها بود. تا اینکه پاندیا در سال ۱۸۳۱م با ماریتا اسکارامانگا (۱۸۶۰–۱۸۱۰م)، دختری از خیوس ازدواج کرد، خانوادهٔ ماریتا فعالیتهای تجاری مهمی در روسیه داشتند.
رالیها از طریق روابطشان، از جمله با لرد بایرون، در محافل تجاری و اشرافی بریتانیا به شهرت دست یافتند، پاندیا به عنوان عضو برجسته جامعهٔ یونانی حاضر در لندن پذیرفته شد، و به عنوان کنسول بریتانیا در کشور تازه استقلال یافتهٔ یونان انتخاب شد، و در سال ۱۸۵۱م. ورود یونانیان به نمایشگاه بزرگ را سازماندهی کردند.
چراهای باستانی که زبان مادری و زبان دربارشان تامیل باستان بود، از پایتخت خود در ونچی بر کرالا حکومت میکردند. آنها دائماً با پادشاهیهای همسایه یعنی چولا و پاندیا در جنگ بودند. هویت کرالاییی، متمایز از تامیلها و مرتبط با دومین امپراتوری چرا، تحت سلسله کولشخارا (حدود ۸۰۰–۱۱۰۲) از نظر زبانی جدا شد. در آغاز قرن چهاردهم، راوی وارما کولاشخارا از وِناد برتری کوتاه مدتی را بر جنوب هند برقرار کرد. پس از مرگ او، کرالا به مجموعهای از امیرنشینهای متخاصم تبدیل شد که از جمله مهمترین آنها کالیکون در شمال و وناد در جنوب بودند.
در میان شانزده ماهاجاناپادا، پادشاهی مگادا تحت سلطه تعدادی از دودمانهایی که در زمان اشوکا موریا، یکی از افسانه ایترین و مشهورترین امپراتورهای هند، به قدرت رسیده بودند، به شهرت رسید. در زمان پادشاهی آشوکا، چهار سلسله چولا، چرا و پاندیا در جنوب حکومت میکردند، در حالی که پادشاه دیوانامپیا تیسا پادشاهی آنورااداپورا (سریلانکا فعلی) را کنترل میکرد. این پادشاهیها، اگرچه بخشی از امپراتوری آشوکا نبودند، اما با امپراتوری موریا روابط دوستانه ای داشتند. اتحاد شدیدی بین دوانامپیا تسا (۲۵۰–۲۱۰ قبل از میلاد) و آشوکا هند وجود داشت،که ارهات ماهیندا، چهار راهب و یک تازهکار را برای تبلیغ آیین بودا به سریلانکا فرستاد.
رالیها از مجوز تأسیس خود در لندن و نقاط دیگر برای کمک به بازرگانان یونانی، برای راه اندازی تجارت و اقامت در کشورهای جدید استفاده کردند. اگرچه آنها فرهنگ و مذهب یونانی خود را حفظ کردند، اما عمدتاً در سرزمینهای میزبان خود جذب شده و جا افتادند. پاندیا به معاملات سالم شهرت داشت و از معاملات و امور مالی مشکوک اجتناب میکرد، و استانداردهای معاملاتی خود را بر سایر مهاجران یونانی که با آنها تجارت میکردند تحمیل میکرد، به همین دلیل به او لقب «زئوس» را داده بودند.