معنی کلمه ولایت مطلقه فقیه در دانشنامه اسلامی
ولایت مطلقه که گاهی به نیابت عامه و زمانی به ولایت بر عامه امور از او یاد می شود، با توجه به کارگیری و شرح بزرگان فقه ، در عین برخورداری از یک نوع اطلاق و رهایی نسبت به یک سلسله مرزها و قیدها، مانند: قید ضرورت، قید اضطرار، یعنی حسبه و یا قید چهارچوب احکام شرعی ، دارای نوعی حد و مرز است مانند قید رعایت مصالح اجتماعی.اگر در تفسیر واقعی ولایت مطلقه فقیه درست درنگ شود و از هرگونه برداشت شتاب زده در داوری پرهیز، به خوبی روشن می شود که اعتقاد و پای بندی به ولایت مطلقه فقیه، به معنای یکسان و همسان داشتن فقیه با پیامبر و امام است و نه در پی دارنده هرج و مرج و دیکتاتوری و نه سبب استبداد و خودکامگی است و نه دارای هیچ گونه پیامد فاسد و اشکال دیگری.بستر ولایت مطلقه فقیه حوزه مسائل اجتماعی، سیاسی و حکومتی است و فلسفه بزرگ آن اداره و مدیریت جامعه و برداشتن ناهنجاری های اجتماعی، جلوگیری از هرج و مرج و برقراری عدالت و امنیت و احقاق حقوق و حفظ حدود و قیام به وظیفه ها و بایاهای رهبری اجتماعی است.روشن است که پای بندی و گردن نهادن به وظیفه ها و مسوولیت های اجتماعی برای یک شخص، هیچ گاه به معنای ایمان به برتری ها، خوی ها و خصلت های نفسانی والای او نیست.در فضائل و مناقب انسانی و خوی ها و خصلت های روحانی و ملکوتی، هیچ کس درخور قیاس با پیامبر و امامان (ع) نیست: لاقیاس بآل محمد صلی الله علیه وآله وسلم احد. برتری ها، والاییها، خوی ها و خصلت های نفسانی پیامبر و امام، نه در خور واگذاری به دیگرانند و نه نیابت و وکالت پذیرند و نه درخور غصب و غارت ستمگرانند.بحث از ولایت و رهبری سیاسی و اجتماعی مردم است که اعتقاد به همسانی فقیه آگاه، شجاع، عادل، مدیر و مدبر و...با پیامبر و امام در این جهت، نه تنها اشکالی ندارد که غیرقابل انکار است.بله، ولایت فقیه و اختیآراءت حکومتی او، بنابر نظر ولایت مطلقه، در محدوده و چهارچوب نگهداشت دقیق مصالح عمومی و اجتماعی است و بدون در نظر داشتن مصالح و یا بدون نگهداشت مصالح مهم تر و به کار بستن ولایت به خواست و دلخواه بی گمان پذیرفتنی نیست.اما پس از بررسی و کارشناسی دقیق و شناخت مصالح اسلامی و عمومی و یا بازشناسی مصلحت مهم تر از مصلحت مهم و یا غیر مهم دیگر، حدی وجود ندارد حتی در انگاره برخورد ملاک ها و مصلحت ها باورمندان به ولایت مطلقه با در نظر گرفتن قاعده اهم و مهم احکام حکومتی را بر احکام اولی شرعی پیش می دارند.
دیدگاه فقهاء
از نخستین دوره های تدوین فقه کلاسیک شیعه ، موضوع واگذاری ولایت از سوی امامان معصوم (ع) به فقیهان عصر غیبت در کانون گفت وگوهای علمی بوده است.
← شیخ مفید
فقیهان بزرگ شیعه ، چنانکه اشاره شد، از آغاز ساماندهی نگارش فقه ، در کنار و همراه بحث های فقهی هر جا شایسته دیده از اشاره به مسأله و یا طرح و بحث آن، هیچ گاه خودداری نورزیده و در بحث های گوناگون فقهی: نمازجمعه در زمان غیبت، جمع آوری و مصرف خمس و زکات ، حکم به رویت هلال ، جهاد ، انفال ، امر به معروف و نهی از منکر ، اولیاء عقد در بحث بیع و نکاح ، حجر ، قضاء ، حدود و...کم و بیش به پاره ای از زوایای ولایت فقیه پرداخته اند.و هر زمان که زمینه های اجتماعی و سیاسی حکومت و ولایت فقیه را سازگار و سازوار بازشناخته اند، به شرح از آن سخن گفته اند.
← در عصر صفویان
...