وحد. [ وَ ] ( ع ص ) چهارپایه [ چهارپای ] وحشی تنها و جدا شده. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || مرد ناشناخته گوهر که نژاد و نسب وی معلوم نباشد. ( ناظم الاطباء ). مرد ناشناخته گوهر و نژاد او. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد از قاموس ). || تنها: رایته وحده ؛ یعنی دیدم او را فقط و این مصدر است که تثنیه و جمع ندارد و نصب آن برای آن است که حال واقع میشود نزد بصریان و بناء بر مصدر است نزد دیگران و بناء بر ظرف است نزد کوفیین. ( منتهی الارب ). || ( مص ) وحادة.وحودة. وحود. وحدة. حدة. تنها و یکتا ماندن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). یگانه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). یکتا و تنها ماندن. ( ناظم الاطباء ). وحد. [ وَ ح َ ] ( ع ص ) تنها و یگانه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). احد. ( منتهی الارب ). واحد. || مردی که نسب و اصل او ناشناخته باشد. ( اقرب الموارد ). رجوع به وَحد شود. وحد. [ وَ ح ِ ] ( ع ص ) یگانه. مؤنث آن وَحِدَةاست. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
معنی کلمه وحد در فرهنگ فارسی
یگادنه . جمع وحده وحدت وحدات هشتگانه تناقض
معنی کلمه وحد در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱۵۳(بار) راغب گوید: وَحْدَة به معنی انفراد است، واحد در اصل چیزی است که مطلقا جزیی ندارد، سپس آن در هر موجود بکار میرود. . آنگاه که گفتید: ای موسی هرگز به یک طعام (من وسلوی) صبر نخواهیم کرد. . مردم همه یک امت بودند. در آیاتیکه «واحد» وصف خداآمده مثل . . . . ظاهرا مراد واحد عددی است در مقابل خدایان بسیار،مثل . پس مراد از واحد در آیات به همتا نیست چنانکه «اَحَد» در «قُلْ هُوَاللهُ اَحَدٌ» بدان معنی است. در توحید صدوق باب 3 نقل شده که ابوجعفر هاشمی از امام جواد «علیهالسلام» از معنی واحد پرسید امام فرمود: «اَلْمُجْتَمَعُ عَلَیْهِ بِجَمیعِ الْاَلْسُنِ بِالْوَحدانِیَّةِ» و در روایت دیگر آیه «وَلَئِنْ سَتَلْتِهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَالْاَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ» را شاهد آورده ولی روایت سوم واحد را «احد» معنی کرده است. راغب گوید: چون واحد وصف خدا آید معنایش این است :او کسی است که تجزی و تکثر در آن راه ندارد. ولی ظاهرا این سخن مورد نظر قران مجید نیست آیه اخیر و لفظ «اثنین» و ثلاثه مؤید نظر ما است. وحد: (بروزن فلس) مصدر است به معنی انفراد وتنهایی. . آن در آیه به معنی «منفرداً» است یعنی این برای آن است که چون خدا در حال انفراد و تنهایی و بی شریک خوانده میشد کافر میشدید. * . وحید به معنی واحد است گفتهاند آن حال است از فاعل «خَلَقْتُ» و وصف خداست یعنی: بگذار مرا با آن بنده که او را به تنهایی آفریدم و در خلقت او شریکی نداشتم و به او مال فراوان دادم. مشهور است که آیه فوق با آیات بعدی که درحدود بیست آیه است در باره ولیدبن مغیره نازل شد و تهدید عجیبی در باره او است.
جملاتی از کاربرد کلمه وحد
راههای دسترسی به شهر بره سر:در مسیر دسترسی از جاده رشت به قزوین وحد فاصل شهر رستمآباد و توتکابن مسیر فرعی از داخل شهر توتکابن به سمت جنوب ادامه مییابد که پس از طی مسافتی در حدود ۳۵ کیلومتر در دامنه کوههای البرز و عبور از کنار رودخانه رحمت آباد وشالیزارهای سرسبز منطقه و چشماندازهای زیبا به کوه درفک، به منطقه خورگام و شهر بره سرمی رسیم که مهمترین راه دسترسی شهر نیز میباشد.
در اینساعت که این اعزاز وحد یافت از آن عبدالمعزعون و مدد یافت
نیست این را ولد نهایت وحد بنه آن آینه درون نمد
شهر بستک به علت نزدیکی به خلیج فارس و نزدیکی به منطقه حاره و داشتن موقعیت کوهستانی، دارای ویژگیهای اقلیمی مخصوص به خود است، با توجه به موقعیت منطقه دارای آب وهوای گرم و خشک در تابستان، و سرد و خشک در زمستان است. شهر بستک به علت نزدیکی به مدار خط السرطان دارای آب وهوای گرم و خشک به لحاظ تقسیمبندی اقلیمی است. میانگین درجه حرارت در طول دوره آماری ۵/۴۹ درجه سانتیگراد وحد اقل مطلق آن صفر درجه سانتیگراد است. اصولاً آب وهوای منطقه گرم است از این جهت منطقه بستک منطقه «گرمسیر» یا «گرمسیرات» نامیده شدهاست. قسمت اعظمی از روزها ی سال گرمای هوایش از حد مطلوب ومورد نیاز یعنی ۲۵ درجهاست. بهطوریکه حدود ۳۰۰ روز از روزهای سال از گرمای بیش از حد مطلوب برخوردار است.
حکمایی، که رسم وحد دانند اندرین حالتش ولد خوانند
ز من چه خدمت لایق تواند آمد لیک بقدر و سع من وحد طاقت و امکان
فرزین وحد استاد جامعهشناسی در کالج وسار در نیویورک