معنی کلمه وام خواهی در لغت نامه دهخدا وامخواهی. [ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) عمل وامخواه. وام خواستن. تقاضای وام کردن. استقراض. || مطالبه کردن. وام داده را بازخواستن. محصلی. طلبکاری. مطالبه. عمل وامخواه. رجوع به وامخواه شود.
جملاتی از کاربرد کلمه وام خواهی اگر وام خواهی ز یاران بخواه ز بیشرم زر خواستن نیست راه به هر دم کشیدن همی وام خواهی بهر دم زدن میدهی باز وامی