جملاتی از کاربرد کلمه والاگهر
از مدار گنبد فیروزه پر اختران قسم آن والاگهر پیروزی اختر سزد
ستوده خواجه والاگهر نصیرالملک که هست گردون با همت بلندش دون
یل شیردل سام والاگهر ز شه یافت هر گونه سیم و زر
کای شه والاگهر وی مه مالکرقاب ای پدر نامجوی ای ملک کامیاب
به فرمان آن شاه والاگهر سپه را بدیدند سان سر بسر
مدان عیب، تزویر والاگهر بود آب در شیر گوهر، هنر
تا به عهد پهلوی شاهنشه والاگهر شد هزارهٔ او در انگشت جهان انگشتری
گردون بی او سریست خالی از مغز مغز این سر علی والاگهر است
داستان کورش و کیخسرو والاگهر سخت نزدیکند از عهد صبی با یکدگر
به فرّ شهنشاه والاگهر چنین کردم این کشور باختر