واقصه

معنی کلمه واقصه در لغت نامه دهخدا

( واقصة ) واقصة. [ ق ِ ص َ ] ( اِخ ) منزلی است در راه مکه. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). موضعی است میان قرعاء و عقبة الشیطان. ( منتهی الارب ). منزلی است در راه مکه که پس از قرعاء واقع است. ( معجم البلدان ). و رجوع به نزهةالقلوب. مقاله 3 ص 166 شود :
بادیه بحر است و بختی کشتی و اعراب موج
واقصه سر حد بحر و مکه پایان دیده اند.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 91 ).ها رَه ِ واقصه و اقصه آن راه شویم
که ز برکه اش برِکُه برکه سینا بینند.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 96 ).
واقصة. [ ق ِ ص َ ] ( اِخ ) عقبه ای است متعلق به بنی شهاب از طی که دو منزل پائین تر از زباله است و به آن واقصة الحزون گویند. ( از معجم البلدان ).
واقصة. [ ق ِ ص َ ] ( اِخ ) آبی مربنی کعب را. ( منتهی الارب ). آبی است متعلق به بنی کعب که اطراف آن را و اقصات گویند. ( از معجم البلدان ).
واقصة. [ق ِ ص َ ] ( اِخ ) جائی به یمامة. جائی در راه کوفه نزدیک ذی مرخ. ( منتهی الارب ). جائی است در یمامه ، حفصی گوید واقصة آبی است در کنار کرمة که مدفع ذی مرخ است.

معنی کلمه واقصه در فرهنگ فارسی

۱- منزلی است در طریق مکه بعد از قرعائ بسوی مکه . ۲ - عقبه ایست بنی شهاب از قبیله طی را و آنرا واقصه الحزون گویند .
آبی است متعلق به بنی کعب که اطراف آن را واقصات گویند . آبی است متعلق به بنی کعب که اطراف آن را واقصات گویند .

معنی کلمه واقصه در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است
نام یکی از منازل مسیر مکه به کوفه که تا کوفه سه روز راه بوده است. حسین بن علی علیه السلام در سفر کربلا از این منزل هم عبور کرده است.
به این نام، جاهای دیگری در راه مکه و در یمامه وجود دارد. در آنجا مناره ای بوده است از شاخ شکارهای صحرایی و سم های آنها که ملکشاه سلجوقی آن را ساخته بود.
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.

جملاتی از کاربرد کلمه واقصه

بادیه بحر است و بختی کشتی و اعراب موج واقصه سرحد بحر و مکه پایان داده‌اند
ها ره واقصه و قصهٔ آن راه شویم که ز برکه‌ش برکه برکه سینا بینند