وارونه رای

معنی کلمه وارونه رای در لغت نامه دهخدا

وارونه رای. [ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) بدنیت. بداندیشنده. معکوس اندیشه. بدرای :
تو دانی که جمشید وارونه رای
به کین است از ما و هم از خدای.فردوسی.

معنی کلمه وارونه رای در فرهنگ فارسی

( صفت ) بد اندیشه بدرای (( تو دانی که جمشید وارونه رای بکین است از ما و هم از خدای ) ).

جملاتی از کاربرد کلمه وارونه رای

ز دیوان یکی دیو وارونه رای پی رزم برکرد مرکب ز جای
بگفتند کای دیو وارونه رای دلیر زمان سام رزم‌آزمای