هواپرستی

معنی کلمه هواپرستی در لغت نامه دهخدا

هواپرستی. [ هََ پ َ رَ ] ( حامص مرکب ) در پی هوای نفس بودن. هوس رانی :
طالب زهواپرستی هند
برگشت و سوی مطالب آمد.طالب.

معنی کلمه هواپرستی در فرهنگ فارسی

تبیعیت از آرزوهای نفس وامیال خود .

معنی کلمه هواپرستی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هواپرستی و دنیازدگی، موجب دوری از محبوب دلها و یکی از رذائل مهم اخلاقی است.
هواپرستی در واقع یک بیماری و سرمنشا همه فسادها و تباه کاری های انسان است. امام صادق (علیه السّلام) در این باره می فرماید: «راس کل خطیئة حب الدنیا». دو عامل مهمی که سد راه قرب به خدای تعالی و وصال شده و موجب دوری از محبوب دل ها حضرت صاحب الزمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) می گردد، هواپرستی و دنیازدگی می باشد.
← هواپرستی
۱. ↑ جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۳.
سایت تبیان زنجان، برگرفته از مقاله «هواپرستی».
...

جملاتی از کاربرد کلمه هواپرستی

من نیستم آن کسی که هستی طلبم یا کام دل از هواپرستی طلبم
به دشت و مزرعه گشتن، هواپرستی بود به کنج خلوت و عزلت ز باغ و راغ شدم
گر مستی و گر هواپرستی از ما بگذر چنان که هستی
در بتکده هواپرستی تا مغبچه در گشاد، رفتم
خدنگ آه جگردوز را ز بیدردی هواپرستی ما ناوک هوایی کرد
اگر چه هستی ما چون حباب یک نفس است دل پر آبله بحر از هواپرستی ماست
عشقت که دوای جان این درویش است ز اندازهٔ هر هواپرستی بیش است
چو سایه گمرهی از ما جدا نخواهد شد هواپرستی غفلت قضا نخواهد شد
برون کن از سر نخوت هواپرستی را که چون حباب کند خانه ها خراب هوا