معنی کلمه هندوک در لغت نامه دهخدا
از چو من هندوک حلقه بگوش
گر کله نیست کمر بازمگیر.خاقانی.هم هندوکی بباید آخر
بر درگه تو غلام و دربان.خاقانی.هندوک لاله و ترک سمن
سهل عرب بود و سهیل یمن.نظامی.با اینکه از او سیاه رویم
هم هندوک سیاه اویم.نظامی.خورشیدپرست شد مسلمان
زین هندوکان ماه زاده.امیرخسرو.