هزار و یک شب
معنی کلمه هزار و یک شب در دانشنامه عمومی
داستان این مجموعه برداشتی آزاد از داستان هزار و یک شب، یا داستان های عشقی هزار و یک شب است.
شهرزاد ( برگزار کورل ) که معمار با استعدادی است در شرکت ساختمانی به مدیریت اونور اکسال ( خالد ارگنچ ) و کرم ( تاردو فلوردون ) مشغول به کار است، شهرزاد برای درمان پسرش که از بیماری سرطان خون رنج می برد به دویست هزار دلار نیاز دارد در حالی که شهرزاد بعد از تلاش بسیار فقط پنجاه هزار دلار می تواند فراهم کند…[ نیازمند منبع]
↑ در آمریکای لاتین و برزیل با عنوان تله نوولا شناخته شده است.
معنی کلمه هزار و یک شب در دانشنامه آزاد فارسی
(یا: اَلْف لَیْلَه و لَیْلَه) مجموعۀ داستان هایی افسانه ای به عربی که ملکه ای به نام شهرزاد هر شب یکی از آن ها را برای شهریار بازمی گفته است. دربارۀ نگارش اصل کتاب و افزوده های آن آگاهی چندانی دردست نیست. آنچه مسلّم است، این اثر قرن ها پیش در مشرق زمین (هند یا ایران) پدید آمده و نمایانگر راستین فرهنگ و ادب شرقی است. در دورۀ عباسیان به زبان عربی گردانیده شده و آنچه هم اکنون از آن به جای مانده همین ترجمۀ عربی با افزوده هایی بر آن است. خاورشناسان، پس از قرن ۱۸، آن را به زبان های اروپایی ترجمه کرده اند و بدین سبب شهرت جهانی یافت و در ادبیّات و هنر مغرب زمین تأثیر گذاشت. برگردان فارسی آن در قرن ۱۳ق به انجام رسیده است. ترجمۀ فارسی آن در حدود ۱۲۵۹ق، در روزگار محمدشاه، به دست عبداللطیف طسوجی تبریزی، با نام الف لیلةولیله صورت گرفت (تبریز، ۱۲۶۱ق) و سروش اصفهانی مأمور شد تا اشعار عربی آن را به اشعار فارسی بگرداند. ابوالفتح خان دهقان سامانی اصفهانی آن را با نام هزاردستان به نظم فارسی درآورد (تهران، ۱۳۱۳ق).
معنی کلمه هزار و یک شب در دانشنامه اسلامی
کتابی که به نام الف لیله و لیله، در ادبیات شرق و غرب معروف شده است، از آثار بر جای مانده از دو هزار سال پیش به شمار می رود که از روزگار باستان و آیین ها ملت های کهن مشرق زمین گزارش می دهد. اهمیت تاریخی و ادبی هزار و یک شب از این روست که بسیاری از نکته های تاریخی و ادبی و آموزه های اخلاقی در آن یافت می شود و گزارش های آیین های باستانی مردمان هندی و ایرانی و عرب و ترک و چگونگی زندگانی و طرز رزم و بزم و تجارت و زراعت مردم آسیا به ویژه شام و ایران و عراق و مصر و جزیرة العرب را در آن می توان جست. این اثر در تمدن های بزرگی؛ مانند ساسانیان و اسلام (دوران خلفای عباسی و فاطمی و نسل پس از آنان)، دست به دست گشته است و ادبیات آنها و ملل پیش گفته را نمایندگی می کند.
حکایت های این کتاب پنج جلدی که به ساده ترین زبان و نیکوترین تعبیرها ادا شده اند، اخلاق گوناگون بشر را مانند حب و بغض، حسد و فداکاری، بخل و کَرم، ترس و شجاعت و ستم گری و عدالت را به خوبی آشکار می سازند. این حکایات در جامه داستان، مباحث و نکته های فراوانی درباره فنون و علوم گوناگون مانند شعر و ادب و فقه و حکمت و باختن نرد و شطرنج در بردارند و به شیوه قصه پردازانه و به زبان عامیانه از دقایق علوم و حقایق حِکم سخن می گویند؛ چنان که می توان گفت نویسندگان اسپانیولی، این شیوه را از ادبیات عرب اقتباس کرده اند.
روایت اصلی کتاب زیر عنوان هایی قرار دارند که هر یک از آن ها به شماره یکی از شب ها (1001) اشاره می کند. برای نمونه، «چون شب هفتاد و نهم برآمد» یا «چون شب هشتادم برآمد»، اما داستان های مستقل، خود عنوانی جدا دارند که داستان پرداز با نام «قصه» یا «حکایت» بدان ها می پردازد.
هزار و یک شب، در آغاز شب های بس کم تری داشت؛ زیرا هر نسخه ای که از آن فراهم می آمد، گردآورنده اش به گمان کمی و کاستی داستان ها، قصص دیگری از دیگر جاها بر آن می افزود و در کامل کردن نسخه خود می کوشید.
جملاتی از کاربرد کلمه هزار و یک شب
فورد مادوکس فورد، و "آشفتگی" اثر بوث تارکینگتن (در نقش شاهدخت بدرالبدور) و "بیا با من" برقص اثر راسل هوبان نیز دیده میشود . هوبان همچنین از بدرالبدور به عنوان نام یک شاهدخت عرب در هزار و یک شب یاد میکند. مونیکا بالدوین در رمانش به نام «نامیده شده و برگزیده» از نام بدرالبدور برای گربه سیامی استفاده میکند که قبل از راهبه شدن به قهرمان او اورسولا تعلق داشت.
تعریف وسیعتر و جدیدتر، تجّار سنتی کشورهای به غیر از ایران هم شامل میشود، «طبقهای اجتماعی … در مکانهایی است که جامعه در حال مدرن شدنِ غیرمعمول است؛ بازار در مرحلهٔ گذار بین جهان هزار و یک شب و یک مرکز خرید در حومههای شهری قرار دارد»، نمونهای از آن تجّار سنّتی (و مسلمان) در مصر است که اخوان المسلمین را حمایت میکنند. با این حال، باید اشاره شود که بازرگانان در سایر کشورهای خاورمیانه، عمدتاً اقلیت غیرمسلمان بدون نفوذ سیاسی، همانند آنچه که در بازار ایران وجود دارد، هستند.
یعنی آن قصه مرتب را داستان هزار و یک شب را
بهرام بیضایی در جواب به شرقشناسانی که ریشهٔ هزار و یک شب را به اعراب و یونانیان نسبت میدهند اما از ایرانی بودن آن سخنی به میان نمیآورند، معتقد است «هزار و یک شب اصلیتی ایرانی دارد چرا که داستان اصلی یا داستان بنیادین آن ایرانی است و آن قصه خود شهرزاد است.»
افسانه هزار و یک شب نمونه حاوی نمونههای قابل توجهی از افسانههای حماسی عربی است.
محمد حنیف نویسنده ایرانی در رمان «جادوی گوبتا» در قالب واقعگرایی جادویی به اقتباس از قصههای هزار و یک شب پرداختهاست.
در هزار و یک شب تحت نام بس راه شهر ذکر شدهاست و گفته شده سندباد ملوان سفر دریایی خویش را از اینجا شروع کردهاست. همچنین «بصرا» نام یک نوع بازی ماهیگیری (بازی کارتی) میباشد که در خاورمیانه در قهوهخانهها بازی میکردند. بصره/ باصرا را بعضیها سرزمین صخره معنی کردهاند و آن را واژه سریانی دانستهاند.
بدرالبدور نام یکی از شخصیتهای داستانهای هزار و یک شب است.
پدر و مادرش، تانجو کورل و هولیا دارجان هر دو بازیگر بودند. او همچنین یک خواهر بزرگتر دارد که سالهای زیادیست در آمریکا زندگی میکند. در سال ۲۰۰۹ او با بازیگر نقش مقابلش خالد ارگنچ در سریال هزار و یک شب ازدواج کرد.
برگزار کورل دوران کودکی خود را در اولوس، منطقهای نزدیک بشیکتاش، استانبول گذرانده است. او در رشته تئاتر در دانشگاه هنرهای زیبای معمار سنان تحصیل کرده است. کورل با فیلم سینمایی آشیانه گرگها: عراق فعالیتش را آغاز کرد. در سال ۲۰۰۶ با بازی در فیلم هزار و یک شب مطرح شد، فیلمی که نه تنها در ترکیه بلکه در کشورهای عربی و اروپای شرقی نیز طرفداران زیادی دارد. او همچنین در یک قسمت از فیلم حریم سلطان به عنوان بازیگر مهمان به ایفای نقش پرداخت. از سال ۲۰۱۲ تا ژوئن ۲۰۱۵ در سریال کارادایی در نقش فریده شاد اوغلو بازی کرد. برای بازی در این سریال جوایز متعددی کسب کرد و شهرت و محبوبیتش چند برابر شد.
در مراسم اختتامیه داستانهای مشهور عربی هزار سال گذشته به نمایش گذاشته شد. این کار با همان پسر نوجوانی که به عنوان «جستجوگر» در مراسم افتتاحیه حضور داشت، آغاز شد. او با یک قالیچهٔ جادویی به کتابی از داستانهای عرب پرواز کرد. کتاب داستان هزار و یک شب با داستانهایی از قبیل هارونالرشید و درویش، علی بابا و چهل دزد، سندباد، علاءالدین و چراغ جادو.