معنی کلمه نوکند در لغت نامه دهخدا
نوکند. [ ن َ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان افشاریه ساوجبلاغ کرج از شهرستان تهران ، در 30 هزارگزی غرب کرج و 6 هزارگزی جنوب ینگی امام ، در جلگه معتدل هوایی واقع است و 298 تن سکنه دارد. آبش از قنات و رود کردان ، محصولش غلات و صیفی و بنشن و چغندرقند و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
نوکند. [ ن َ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند در 25 هزارگزی شمال شرقی خوسف ، در منطقه کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 118 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و اقسام میوه ها، شغل مردمش زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
نوکند. [ ن َ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند، در 30 هزارگزی جنوب شرقی بیرجند در منطقه کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 252 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و میوه ها و ابریشم ، شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).