«فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا» ای اقررنا بکفرنا و ظهر لنا ان البعث حق، فَهَلْ إِلی خُرُوجٍ مِنْ سَبِیلٍ یعنی فهل الی خروج من النّار الی الدّنیا سبیل فتصلح اعمالنا و نعمل بطاعتک،
نظیره قوله: هَلْ إِلی مَرَدٍّ مِنْ سَبِیلٍ. کافران روز رستاخیز بگناهان و کفر خویش مقر شوند و ببد سزای خود اقرار دهند آن گه که رستاخیز بپای شود و عذاب معاینت بینند گویند هیچ روی آن هست که ما را وادنیا فرستند تا فرمان بردار شویم و عمل شایسته کنیم؟ ایشان را جواب دهند که: لا سبیل الی ذلک و هذا العذاب و الخلود فی النّار بسبب بِأَنَّهُ إِذا دُعِیَ اللَّهُ وَحْدَهُ کَفَرْتُمْ ای اذا قیل لا اله الّا اللَّه انکرتم جواب آرزوی ایشان این بود که بازگشت با دنیا نیست و این عقوبت که بشما میرسد و عذاب که میبینید بآنست که در دنیا چون شما را با کلمه توحید میخواندند میکافر شدید و توحید میانکار کردید و میگفتید: أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً، و چون با کفر میخواندند صدّق میزدید و آن را حق میشناختید و بر پی آن میرفتید. آن گه گفت: فَالْحُکْمُ لِلَّهِ الْعَلِیِّ الْکَبِیرِ این هم چنان است که گفت: إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَمَ بَیْنَ الْعِبادِ، اکنون حکم آنست که اللَّه کرد و کار آنست که اللَّه گزارد که شما جاوید در آتش خواهید بود و سزای شما اینست. جایی دیگر فرمود: فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِیرِ بگناهان و کفر خود معترف شدند و ایشان را جواب دهند که دوری بادا دوزخیان را.