نشادر

معنی کلمه نشادر در لغت نامه دهخدا

نشادر. [ ن ُ /ن ِ دِ ] ( ع اِ ) نوشادر. ملح بوتیه. عقاب. طائر. نسر. مُشاطه. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نوشادر شود.

معنی کلمه نشادر در فرهنگ معین

(نِ یا نُ دُ ) (اِ. ) ترکیبی از جوهرنمک و آمونیاک ، جامد و بلوری که از آن در صنعت برای سفیدکاری ، لحیم کاری و... استفاده می شود.

معنی کلمه نشادر در فرهنگ عمید

جسمی جامد و بلوری، بی رنگ، بی بو، دارای طعمِ زننده که از ترکیب جوهرنمک و آمونیاک به دست می آید و در آب مخصوصاً آب گرم حل می شود. در طب، صنعت، سفیدگری، و لحیم کاری به کار می رود.

معنی کلمه نشادر در فرهنگ فارسی

( اسم ) ملحی است جامد و متبلور و بی رنگ و بو که از ترکیب جوهر نمک اسید کلرید ریک ) و آمونیاک بدست میاید و نام علمیش کلرور آمونیوم است . طعم نشادر زننده است و در آب گرم بخوبی حل میشود . در سفید گری و لحیم کاری مورد استعمال دارد و در صنایع مختلف و پزشکی نیز از آن استفاده میکنند : نشادر .

معنی کلمه نشادر در ویکی واژه

ترکیبی از جوهرنمک و آمونیاک، جامد و بلوری که از آن در صنعت برای سفیدکاری، لحیم کاری و... استفاده می‌شود.ماده ی خطرناک و سمی می باشد

جملاتی از کاربرد کلمه نشادر

رایج‌ترین نوع باتری به صورت تجاری، باتری‌های خشک یا پیل لکلانشه است که در یک قطب آن عنصر روی و در قطب دیگر کربن به صورت گرافیت قرار گرفته‌است و ماده نشادر نقش محیط واسط را در آن بازی می‌کند. علت خشک نامیده شدن این باتری‌ها نیز استفاده نکردن از آب به عنوان محیط واسط است. از آنجا که این پیل‌ها توان تولید انرژی زیادی ندارند کاربرد صنعتی پیدا نکرده و کاربرد آن‌ها محدود به وسایل الکترونیکی کم مصرف مانند اسباب بازی‌های الکترونیکی، دوربین‌های عکاسی و … است.