ناریان
معنی کلمه ناریان در لغت نامه دهخدا

ناریان

معنی کلمه ناریان در لغت نامه دهخدا

ناریان. ( اِخ ) از دهات دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران است. در 29هزارگزی مشرق شهرک و 3هزارگزی مشرق راه عمومی طالقان به کلاردشت قرار دارد. ناحیه ای کوهستانی و سردسیر است با 944 نفر سکنه ، آب آنجا از چشمه سار است و محصولش غلات ، سیب زمینی ، باقلا و بنشن و دیگر محصولات صیفی. شغل مردمش زراعت و گله داری ، صنعت دستی اهالی بافتن گلیم و جاجیم و کرباس است. عده ای از اهالی این ده برای تأمین معاش به تهران می روند. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 220 ).

معنی کلمه ناریان در دانشنامه عمومی

ناریان روستایی در شهرستان طالقان استان البرز است. بر اساس سرشماری ۹۵ ناریان در آن سال ، ۴۶۷ تن جمعیت داشته است.
در ۳۰ کیلومتری شمال شرقی شهرک ( مرکز طالقان ) و در ضلع شمالی رودخانه شاهرود و جاده سراسری شرقی - غربی طالقان و در منتهی الیه شمال شرق جاده باده سر که از جوستان به طرف شمال شرق منشعب شده و پس از دیزان به طرف شرق امتداد می یابد و در موقعیت جغرافیایی ۳۶ درجه و ۱۲ دقیقه و۵۱٫۹ ثانیه عرض جغرافیایی و ۵۰ درجه و۵۹ دقیقه و ۵۹٫۰ ثانیه طول جغرافیایی و در ارتفاع۲۴۴۲ متر از سطح دریا روستای نسبتاً بزرگی وجود دارد که بنظر می رسد به لحاظ جمعیت و وسعت برابر با روستاهای میر، دنبلید و سوهان می باشد.
راه طالقان به کلاردشت از طریق ناریان ـ گردنه دریچه ـ دلیر می گذرد.
اهالی ناریان تبری هستند و به گویش طبری طالقانی زبان مازندرانی صحبت می کنند. طالقانی ها به دو گویش مازندرانی و تاتی سخن می گویند. به عقیده برخی از صاحبنظران، گویش مردم طالقان به دو دسته مازندرانی و تاتی تقسیم می شود. روستاهایی که بین جوستان و کوه های کندوان قرار گرفته اند به زبان مازندرانی سخن می گویند. از جوستان به سمت باختر به تاتی طالقانی سخن می گویند.

جملاتی از کاربرد کلمه ناریان

تو نمی‌دانی که خصمانت کیند ناریان خصم وجود خاکیند
اهرمن نار است و نار ناریان نوریان را کی ز نار آید زیان
ناریان مر ناریان را جاذب‌اند نوریان مر نوریان را طالب‌اند
نوریان مأوی به علّیین گرفت ناریان جا در تک سجّین گرفت
ناریان مر ناریان را جاذبند نوریان مر نوریان را طالبند