ناجایگاه
معنی کلمه ناجایگاه در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه ناجایگاه
پس پشت و روی سخن نگاه باید داشت و هر چه گویی به نیکوترین وجهی باید گفت، تا هم سخنگوی باشی و هم سخندان و اگر سخنی گویی و ندانی، چه تو باشی چه آن مرغ که او را طوطی خوانند، که وی نیز سخنگوی است اما سخندان نیست و سخنگوی و سخندان آن بود که هرچه او بگوید مردمان را معلوم شود تا از جملهٔ عاقلان باشد و اگر نه چنین باشد بهمیهٔ باشد نه مردم. اما سخن را بزرگ دان که از آسمان سخن آمد و هر سخن را که بدانی از جایگاه آن سخن را دریغ مدار و به ناجایگاه ضایع مکن، تا بر دانش ستم نکرده باشی؛ اما هرچه گویی راست گوی و دعوی کنندهٔ بیمعنی مباش و اندر همه دعویها برهان کمتر شناس و دعوی بیشتر، به علمی که ندانی مکن و از آن علم نان مطلب، که غرض خود از آن علم و منبر بحاصل نتوانی کردن و از آن علم توانی کردن که معلوم تو باشد و به چیزی که {ندانی} به هیچ نرسی.