ماه عذار

معنی کلمه ماه عذار در لغت نامه دهخدا

ماه عذار. [ ع ِ ] ( ص مرکب ) ماه سیما. ماه طلعت. ماهرو. ماه چهر :
آمد آن مشکبوی مشکین موی
آمد آن خوبروی ماه عذار.فرخی.جسم مرا خاک کنی ، خاک مرا پاک کنی
باز مرا نقش کنی ، ماه عذاری صنما.مولوی.

معنی کلمه ماه عذار در فرهنگ فارسی

ماه چهر : جسم مرا خاک کنی خاک مرا پاک کنی باز مرا نقش کنی ماه عذاری صنما. ( دیوان کبیر ۳۳ : ۱ )

جملاتی از کاربرد کلمه ماه عذار

پوشید از (سحاب) ز بس رخ کنون تو را زیر سحاب خط شده ماه عذار حیف
در بردن دل زلف شبه گون تو یکتاست هرچند که بر ماه عذار تو دو تابه
ای ماه عذار من و ای خوش قد و قامت برخیز که برخاست ز عشق تو قیامت
مباد ماه عذار ترا خسوف و محاق مباد مهر جمال ترا کسوف و زوال
آهنگ سفر می‌کند آن ماه عذار ای جان که نفس گیر شدی ناله برآر