یک هزارم

معنی کلمه یک هزارم در فرهنگ معین

(یِ یا یَ. هِ رُ ) (عد. کسری ) یک قسمت از هزار قسمت ، هزار یک .

معنی کلمه یک هزارم در فرهنگ فارسی

یک قسمت از هزار قسمت هزار یک .

معنی کلمه یک هزارم در ویکی واژه

کسری)
یک قسمت از هزار قسمت، هزار یک.

جملاتی از کاربرد کلمه یک هزارم

این بیماری در انگلستان یک هزارم بزرگسالان را مبتلا می‌کند. نایژه‌فراخی در زنان رایج‌تر است و هر چه افراد سنشان بالاتر می‌رود شیوع آن افزایش می‌یابد. این بیماری را نخستین بار رنه لنکدر سال ۱۸۱۹ کشف کرد. هزینه‌های اقتصادی بیماری در ایالات متحده حدود ۶۳۰ میلیون دلار در سال تخمین زده شده‌است.
علیرغم این که الکترون از کوارک ساخته نشده‌است به‌طور مرسوم کیهان‌شناسان آن را تحت عنوان باریون دسته‌بندی می‌کنند (چیزی که باعث رنجش فیزیک‌دانان ذرات می‌شود). یک ویژگی اساسی جهان، خنثی بودن آن از لحاظ بار الکتریکی است، بنابراین به‌ازای هر پروتون باید یک الکترون وجود داشته باشد. با توجه به جرم ناچیز الکترون، که بسیار کمتر از یک هزارم جرم پروتون است، سهم آن در جرم کلی بسیار اندک خواهد بود و ارزش بحث مستقل را ندارد.