یک رویه. [ ی َ / ی ِ رو ی َ / ی ِ ] ( ص نسبی )دارای یک روی. ضد دورویه. ( ناظم الاطباء ). هر چیز که آن دورویه نباشد. ( برهان ) ( از آنندراج ) : زان زیادت پذیری و نقصان که تو یک رویه ای به سان قمر.سنایی. || پشت و روی یکی. مقابل دورویه : اطلس یک رویه. || صریح. نص. بی تأویل : وز بهر آنکه رسول ( ص ) میانجی بود... که سخن او از خدای به خلق یک رویه نشایست بودن بهری را از او محکم واجب آمد. ( جامعالحکمتین ).|| کنایه از متفق و بی خلاف باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). متفق و بی خلاف و موافق و مصلح.( ناظم الاطباء ) : این دو لشکر بزرگ و رایهای مخالف یک رویه شد. ( تاریخ بیهقی ). گرخلق جهان منفعت رای تو بینند یک رویه بخندند به خورشید و مطر بر.مختاری ( از آنندراج ).چو گویی که یک رویه هستیم یار چرا زیر و بالا درآری به کار.نظامی.- یک رویه شدن رای ؛ جزم شدن عزم و از تزلزل دور ماندن. ( یادداشت مؤلف ) : یک رویه شدآن گروه را رای کآهنگ سفر کنند از آنجای.نظامی. || به معنی ظاهرو روشن هم هست. ( برهان ) ( از آنندراج ). صاف و آشکار و ظاهر و روشن. ( ناظم الاطباء ). ظاهر. ( انجمن آرا ). || بی معارض. ( یادداشت مؤلف ) : با چنین نام و چنین دل که تو داری نه عجب گرجهان گردد یک رویه تو را زیر نگین.فرخی.آب انگور بیارید که آبانماه است کار یک رویه به کام دل شاهنشاه است.منوچهری.- یک رویه شدن ؛ بی معارض شدن. بلامنازع شدن. یک رویه گشتن. یک جهتی شدن. فیصله یافتن : چون بی جنگ و اضطراب کار یک رویه شد. ( تاریخ بیهقی ). نامه ها رفت... به ری و سپاهان که کار و سخن یک رویه شد. ( تاریخ بیهقی ). امید کرده بود خداوند که ملک هنوز یک رویه نشده بود که چون او لشکر فرستد یا پسری که یاری دهد او را ولایتی دهد. ( تاریخ بیهقی ). من آنچه باید گفت بگویم تا تو با خلعت و نیکویی اینجا بازآیی که اکنون کارها یک رویه شد. ( تاریخ بیهقی ). - یک رویه کردن ؛ فصل کردن. فیصل دادن. ( یادداشت مؤلف ). بلامنازع کردن : یک رویه کرد خواهدگیتی تو را از آن دورو از این جهت شده شخص نزار تیغ.مسعودسعد.- امثال : شمشیر دورویه کار یک رویه کند.
معنی کلمه یک رویه در فرهنگ عمید
۱. ویژگی کسی یا چیزی که یک رو دارد. ٢. (قید ) [مجاز] بالکل، کلاً، همگی. ٣. (قید ) [مجاز] یک سره. ٤. (قید ) [مجاز] متفقاً، به اتفاق. ٥. [مجاز] ساده، بی ریا. ٦. [مجاز] صریح، آشکار.
معنی کلمه یک رویه در فرهنگ فارسی
(مصدر ) ۱ - صمیمی و یکرو شدن. ۲ - سر و صورت گرفتن منظم گشتن . ۳ - متفق شدن بی خلاف گشتن .
جملاتی از کاربرد کلمه یک رویه
تحت تأثیر این اقدام بعداً توسط شوگونسالاری توکوگاوا قانونی در این مورد تصویب شد و از آن پس در طول دوره ادو، کسانی که پس از آزاد شدن موقت در مواقع اضطراری برمیگشتند به تخفیف یک درجه مجازات محکوم میشدند و کسانی که بازنمی گشتند به اعدام (بعداً به عدم کاهش) محکوم میشدند که نه تنها به یک رویه نانوشته تبدیل شد، بلکه در قانون قدیمی زندان مصوب در دوره میجی نیز صریح شد و به قانون فعلی در مورد بازداشتگاه های کیفری و رفتار با زندانیان تبدیل شد. علاوه بر این، در دوران قانون زندان قدیمی، سوابقی وجود دارد که زندانیان زندان در طول زلزله بزرگ کانتو و در طی حملات هوایی در پایان جنگ اقیانوس آرام (جنگ آسیای شرقی بزرگ) «به طور موقت آزاد» شدهاند.
فقدان یک نظام حقوقی جامع قانونی -شرعی در قوه قضایی عربستان باعث میشد قضات قبل از صدور حکم بدون در نظر گرفتن یک رویه متصل قضایی برای هر مورد مستقلاً اجتهاد میکردند و احکام قبلی را چه از سوی خود و چه از جانب دیگران بود نادیده میگرفتند. این روش تفاوتهای زیادی در تفسیر ایجاد میکرد و حتی در پروندههای مشابه احکام متفاوتی صادر میشد.
در آن با خمی که دو نقطه ابتدا و انتهای انتگرالگیری را به هم متصل میکند جایگزین شدهاست. در انتگرال سطح (یا انتگرال رویه ای)، خم با یک رویه در فضای سه بعدی جایگزین میشود.
باورهای زندگی پس از مرگ مصر باستان حول مجموعهای از آیینهای متمرکز بود که تحت تأثیر بسیاری از جنبههای فرهنگ مصری قرار داشت. دین مصر باستان یکی از مشارکت کنندگان اصلی بود، زیرا این یک رویه اجتماعی مهم بود که همه مصریها را به هم پیوند میداد. به عنوان مثال، بسیاری از خدایان مصر باستان در هدایت روح مردگان از طریق زندگی پس از مرگ نقش داشتند. با تکامل نوشتن، آرمانهای مذهبی ثبت شد و به سرعت در سراسر جامعه مصر گسترش یافت. تثبیت و شروع این آموزهها در ایجاد متون زندگی پس از مرگ شکل گرفت که آنچه را که مردگان برای تکمیل ایمن سفر باید بدانند، به تصویر کشیده و توضیح میدادند.
ز بهر آبرو یک رویه کن کار که آنجا آبرو ریزد دورویی
بدم از اینکه بدو خوب و ننگ و نام امروز به یک رویه و در یک قطار میگذرد
در حالت عمومی تر، که در آن زیر هدفها متغیر را به اشتراک میگذارند، راهکارهای دیگری را میتوان استفاده کرد، مثلاً زیر هدفی را انتخاب کرد که بیشترین نمونهبرداری را دارد، یا به اندازه کافی نمونهبرداری شدهاست که فقط یک رویه را اعمال کند. از این راهکارها مثلاً در برنامهنویسی منطقی همزمان استفاده میشود.
آئینه جانید و همه راز نهانید یک رویه عیانید و چو آئینه دو روئید
به یک رویه همه شهر سپاهان شدند آن پاکدامن را گواهان
رده مشابهی از الگوریتم به نام الگوریتم لاس وگاس نیز وجود دارد، که از نوع تصادفی است، اما به گونهای متفاوت: در آن الگوریتم به میزانی زمان نگه میدارند که این میزان به صورت تصادفی تغییر میکند، اما الگوریتم همواره پاسخی درست را ایجاد میکند. زمانی که یک رویه برای ارزیابی خروجی الگوریتم داشته باشیم، میتوانیم یک الگوریتم مونت کارلو را به یک الگوریتم لاس وگاس تبدیل نماییم. اگر چنین باشد، الگوریتم لاس وگاس حاصل تنها یک الگوریتم مونت کارلو است که به صورت مکرر اجرا میشود تا نتیجه یکی از اجراها خروجی را حاصل کند، که بتوان آن را به یک جواب درست تعبیر نمود.
مانند سایر الگوریتمهای کمینهسازی عددی، الگوریتم لونبرگ-مارکارد یک رویه تکراری است. برای شروع کمینهسازی، کاربر باید یک حدس آغازین برای بردار
انتخابات هرچند که در ظاهر یک رویه کاملاً دموکراتیک بود اما در عمل باعث ناکارآمدی و ضعف دولت لهستان شد. اینکه تمامی اشراف میتوانستند در انتخابات شرکت کنند به معنی آن بود که اشراف ثروتمندتر میتوانستند اراده قابل توجهی را به اشراف فقیرتر اعمال کنند و تأثیر زیادی بر انتخابات داشته باشند.
هم چنین مواردی چون استعمارگری و نژادپرستی موضوعات مهمی بودند که در این دوره ظهور کردند. بهطور کلی یک رویه شاخص به سمت رویکرد عمل گرایانه در رویارویی را موضوعات سیاسی نسبت به رویکرد فلسفی در مواجهه با آنها وجود داشت. بیشتر مناظرات و مباحث دانشگاهی حول محور یک یا هر دوی این موضوعات عملگرایانه بود: چگونه و تحت چه شرایطی باید فایده گرایی را در رویارویی با مشکلات سیاستگذاری اعمال کرد و چگونه و تحت چه شرایطی باید مدلهای اقتصادی را (هم چون نظریه انتخاب منطقی) در اقتصاد پیاده کرد.
برابر به آیین صفی نوشدار بیاراست یک رویه چون نوبهار
روز کوشش همه هم پشت جوانان بودیم شب خلوت همه یک رویه و همدم بودیم
برفتند و بستند یک رویه بار همه بامداد از در کارزار
چو شد انجمن آتش افروختند به یک رویه آتش همی سوختند