معنی کلمه ینجا در لغت نامه دهخدا ینجا. [ ] ( اِخ ) نام شهری به آسیةالصغری.( ابن بطوطة ). وادیی است در شعر. ( از معجم البلدان ).
جملاتی از کاربرد کلمه ینجا حیرت هر دو جهان درگرو هستی ماست یکدل ینجا به صد آیینه مقابل بستند که تو اینجا گرو صدر قوام الدینی که از ینجا نروی تا که نیابد اوباز