یمنی. [ ی ُ نا ] ( ع ص ، اِ ) دست راست. یمین. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( دهار ). تأنیث ایمن. مؤنث یمین. راست. دست راست از دو دست تن آدمی. ( یادداشت مؤلف ). || سوی راست. ( یادداشت مؤلف ). یمنی. [ ی َ م َ ] ( ص نسبی ) منسوب به یمن. ( ناظم الاطباء ) : من با تو چنانم ای نگار یمنی خود در غلطم که من توام یا تو منی.( منسوب به ابوسعید ابی الخیر ).ترکیب ها: - ادیم یمنی . باد یمنی. بُرد یمنی. سهیل یمنی. عقیق یمنی. || پارچه منقش الوان که در یمن می سازند. ( ناظم الاطباء ). یمنی. [ ی َ م َ ] ( اِخ ) محمدبن ابراهیم بن عبداﷲ استرآبادی یمنی. از راویان بود و در گردآوری حدیث به خراسان و شام و جزیره رفت و احادیث بسیاری گرد کرد. او ازابوالعباس سراج و جز وی حدیث شنید. ابوسعد ادریسی حافظ و جز او از وی روایت دارند. ( از لباب الانساب ).
معنی کلمه یمنی در فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱- ساخت. یمن . ۲- یکی ازمردم یمن . منسوب به یمن پارچه منقش الوان که در یمن می سازند
جملاتی از کاربرد کلمه یمنی
بازار یمنیدوز در گذشته محل دوخت نوعی کفش محلی به نام یمنی بودهاست. تیمچهٔ شفیع، سراهای آقا، شاهزاده، و شفیع تیمچهها و سراهای این بازار بهشمار میروند.
باشگاه العروبه یمن (به عربی: نادي العروبة الرياضي الثقافي) یک باشگاه فوتبال یمنی که در شهر صنعا، یمن واقع شدهاست. در سال ۲۰۰۸ تأسیس شد.
گر یمن کسی طلب کند، یمنی ور یسر کسی طلب کند، یسری
وانگه که به بلور فرود آرد ساقیش چون کان عقیق یمنی گردد بلور
مایهٔ یمنی ندارد دستگاه آگهی خانمان مردمان دیده میباشد سیاه
دریوزهٔ طراوت یمنی ندارد اینجا چون نخل عالمی را شد خشک بر هوا دست
چون عقیق یمنی لب دلبر خندید بوی رحمان به محمد رسد از سوی یمن
عَدَنی بود در دُرافشانی یمنی پُر سهیلِ نورانی
راسته بازارها و بازارهای بزرگ تبریز به معابر عمومی مسقف گفته میشود که فاقد در ورودی هستند و به عنوان معابر اصلی بازار عمل میکنند. از مهمترین راستههای بازار تبریز عبارتند از راسته بازار جدید، راسته بازار قدیم، بازار کفاشان، بازار صفی، بازار جمعه مسجد، قیزبستی بازار، و بورکچی بازار (کلاهدوزان)، بازار صادقیه، بازار یمنی دوز، سراجان، پنبهچی بازار، بازار ابوالحسن، شیشهگرخانه، پشت بازار امیر (بازار بیگلربیگی)، بازار دله زن بزرگ و کوچک (دلالهزن)، بازار دوهچی، بازار رنگی خیابان و بازار کرهنی خانا.
مورخ یمنی «شرف الدین» میگوید که شهر عمران در دوران قدیم حصار بند (سور) بودهاست ودارای دو «باب» (دروازه) ورودی و خروجی بودهاست، دروازه قسمت غربی شهر «باب الآعلا» مینامیدهاند، و دروازه قسمت شرقی «باب الآسفل» میخواندهاند.
از لاله همه دشت عقیق یمنی گشت تاراج کی آمد ز خراسان به یمن بر
تیغی یمنی بخورد روزی ... ا هست
من با تو چنانم ای نگار یمنی خود در غلطم که من توام یا تو منی
برنگ هم بود امّا بوقت عرض هنر بلارک یمنی شاخ گند نا نبود
بزمجه یمنی اغلب در نزدیکی آبهای کمعمق یا در بستر خشک رودخانه زندگی میکند. در خشکترین فصل سال در ماههای ژانویه تا مارس، فعالیت آن ممکن است کاهش یابد یا حتی به حالت تعلیق درآید.