یلان سینه

معنی کلمه یلان سینه در لغت نامه دهخدا

یلان سینه. [ ی َ ن َ ] ( اِخ ) نام پهلوانی ایرانی که با بهرام چوبینه به جنگ خاقان رفت. ( ناظم الاطباء ). نام یکی از سران سپاه هرمزبن نوشیروان که بهرام چوبینه در جنگ ساوه شاه سر جنگیان کرد. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه یلان سینه در فرهنگ اسم ها

اسم: یلان سینه (پسر) (فارسی)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران ایرانی در زمان هرمز پادشاه ساسانی

معنی کلمه یلان سینه در دانشنامه آزاد فارسی

یَلان سینه
در شاهنامۀ فردوسی، از سرداران ایرانی سپاه بهرام چوبین در نبرد با خسرو پرویز. به فرماندهی ۱۲هزار سپاهی چهل ساله برای جنگ با ساوه شاه برگزیده شد و هنگامی که بهرام به محاصرۀ پرموده درآمد، بهرام را رهایی بخشید. او در نبرد بهرام با خسرو پرویز در نهاوند شرکت داشت. سرانجام هنگامی که بهرام چوبین به مَرو رفت و در آن جا زخم برداشت و کشته شد، پیش از مرگ سپاه خود را به یلان سینه سپرد و از او خواست تا از گردویه فرمان برد و به سپاه خسرو برود.

جملاتی از کاربرد کلمه یلان سینه

سواران همه بر نشسته بر اسب یلان سینه و رام و ایزد گشسب
چو آیین گشسپ و یلان سینه نیز برفتند پرکینه و پرستیز
پس پشت ایشان یلان سینه بود که با جوشن و گرز دیرینه بود
چو بهرام جنگی برانگیخت اسپ یلان سینه و گرد ایزد گشسپ
ازان پس یلان سینه را دید وگفت که اکنون چه داری سخن درنهفت
چوهمدان گشسب ودبیر بزرگ یلان سینه آن نامدار سترگ
هم ایزد گشسپ و یلان سینه را بپرسید و خراد برزینه را
آ‌نکه از تیغ یلی شد ز یلان سینه شکاف وآنکه کوپال گران ازکف بهرام گرفت
هم اندر زمان اسپ او رابخست پیاده یلان سینه را پل بجست
چو آن زن یلان سینه را دید گفت پرستنده‌ای راکه‌ای خوب جفت